۲۴ خرداد ۱۳۹۴

اگر محمد تازی می تواند پیامبر باشد چرا چنگیز خان مغول نمی تواند؟

دربارۀ یاسا و یاسا نامه :



یاسا نامۀ بزرگ شامل احکامی است که توسط چنگیزخان ثبت شده است و واژه یاسا در زبان مغولی و ایغوری به معنای حکم و فرمان یا فرمانی شاهی است . (1)



این احکام و قوانین به اموری مانند امور کشوری ، امور قضایی و جنایی ، امور جنگی ، امور مالیاتی و اقتصادی می پردازد .


در تاریخ جهانگشای جوینی ؛ جوینی دربارۀ پدید آمدن یاسا نامۀ چنگیزی می نویسد :


« 
چنگیز خان ... بر وفق و اقتضای رای خود ، هر کاری را قانونی ، و هر مصلحتی را دستوری نهاد و هر گناهی را حدی ( = مجازاتی که میزانش ثابت است ) پدید آورد ... آن یاسا ها و احکام بر طومار ها ثبت گردید و آن را یاسا نامۀ بزرگ خواندند ... رسوم ذمیمه که معهود آن طوایف بوده است و در میان ایشان متعارف ، رفع کرد و آن چه از راه عقل محمود باشد ، از عادات پسندیده وضع نهاد » . (2)

چنگیزخان مغول بعد از رسمیت بخشیدن به قوانین یاسا ، فرمان داد که کودکان مغولی ، به آموزش خط ایغوری بپردازند . بدین شکل با توجه به حقوق عرفی مغول و فرمان های چنگیزخان و با همکاری اوکتای و جغتای ( فرزندان چنگیز ) ، کتاب بزرگ قانون « یاسا » به عبارتی « یاساق » به نگارش درآید . به گفتۀ اقبال آشتیانی ، این کتاب قانون مشتمل بر دستوراتی دربارۀ چگونگی روابط با کشور های بیگانه ، جنگ ، تقسیم بندی سپاهیان ، سیستم نامه رسانی ، مالیات ، وراثت و روابط میان اعضای خانواده بوده است . (3)





ماده های قانونی یاسا :


بیست و دو ماده از ماده های قانونی یاسا نامه توسط هارولد لمب به انگلیسی در کتاب وی دیده می شود که توسط استاد رشید یاسمی ترجمه شده است . (4)



در سال 1368 خورشیدی استاد اسدالله آزاد با ترجمه کردن کتاب « سقوط بغداد و حکمروایی مغول در عراق » که توسط پی نن رشیدوو نوشته شده است ، سی و شش ماده از قوانین یاسا نامۀ چنگیزی که در پایین می خوانیم را در اختیارمان گذارده است :



1 - 
زنا کار بی توجه به آن که متاهل است یا نه ، باید به کیفر اعدام رسد .
2 - 
هر کس مرتکب گناه لواط شود نیز باید به کیفر اعدام رسد .
3 - 
هر کس به عمد دروغ گوید ، یا افسونگری کند ، یه به جاسوسی رفتار دیگران پردازد ، یا در منازعه میان دو دسته مداخله کند و به کمک یک دسته علیه دستۀ دیگر اقدامی به عمل آورد نیز باید به کیفر اعدام رسد .
4 - 
هر کس در آب یا خاکستر ادرار کند نیز باید به کیفر اعدام برسد .
5 - 
هر کس ( بنا بر اعتبار ) کالا هایی ستاند و ورشکست شود ، اگر سه بار با این کار دست یازد و ناکام ماند ، باید به کیفر اعدام رسد .
6 - 
هر کس به اسیری خوراک و جامه دهد و این کار را بی اجازۀ اسیر کننده به انجام رساند ، باید به کیفر اعدام رسد .
7 - 
هر کس برده یا اسیری فراری را بیابد و او را به صاحب و اسیر کننده اش باز نگرداند ، باید به کیفر اعدام رسد .
8 - 
چون بخواهند حیوانی را [ ذبح کنند ] بخورند ، باید پا هایش را ببندند ، شکافی در شکمش باز کنند و قلبش را آم قدر بفشارند تا جان سپارد ، آن گاه می توان از گوشت او تناول کرد . اما اگر کسی حیوانی را به روش مسلمانان ذبح کند ، خود او نیز باید به قتل آید .
9 - 
اگر در جنگ ، هنگام حمله یا عقب نشینی ، بسته ، کمان یا بار کسی فرو افتد ، فرد پشت سر او موظف است آن را بردارد و به صاحبش مسترد کند . در غیر این صورت باید به کیفر اعدام رسد .
10 - 
او ( = چنگیزخان ) تصمیم گرفت که بی هیچ استثنایی ، به زادگان علی بک ، ابوطالب ، فقیران ، قاریان قرآن ، حقوقدانان ، پزشکان ، دانشمندان ، زاهدان ، مؤذنان و مرده شویان هیچ گونه مالیات و عوارضی تعلق نگیرد .
11 - 
او مقرر داشت ، به تمام ادیان باید حرمت نهاده شود و هیچ یک را بر دیگری ترجیح ندهند . او این فرمان ها را برای رضای خدا صادر کرد .
12 - 
او حکم کرد که افرادش از خوردن خوراکی که دیگران به آنان تعارف می کنند ، سر باز زنند ، حتی اگر یکی شاهزاده و دیگری اسیر باشد ؛ مگر آن که تعارف کننده خود از آن بچشد . او آن ها را از خوردن چیزی در حضور دیگری ، بدون دعوت او به شریک شدن در خوراک ، منع کرد . او هر کسی را از تناول بیش از رفیقش ، پا نهادن بر آتشی که روی آن خوراک پخته می شود و ظرفی که در آن غذا خورده شده است ، بازداشت .
13 - 
هنگامی که رهگذری از کنار افرادی در حال غذا خوردن می گذرد ، باید بی کسب اجازه [ بشیند و ] آسوده شود و در خوردن با آنان شریک شود و آنان نباید او را از انجام این کار باز دارند .
14 - 
او آن ها را از دست فرو بردن در آب باز داشت و فرمان داد ، برای برداشتن آب از وسیله ای استفاده کنند .
15 - 
او آن ها را از شستن جامه ، تا روزی که کاملا ژنده شود ، باز داشت .
16 - 
او قدغن کرد ، کسی نگوید چیزی ناپاک است و بر این نکته پای فشرد که همه چیز پاک است و نباید میان پاک و ناپاک تفاوتی نهد .
17 - 
او آن ها را از ترجیح فرقه ای بر فرقۀ دیگر ، بیان سخنان پر طمطراق و مؤکد ، و استفاده از القاب افتخاری باز داشت . چون بخواهند با سلطان یا هر کس دیگر سخن گویند ، تنها باید نام او را بر زبان رانند .
18 - 
او به زادگان خود فرمان داد ، پیش از عزیمت به جنگ ، شخصا از واحد های قشون و سلاح های آنان بازدید کنند و واحد ها را به تمام نیازمندی های آنان در نبرد مجهز سازند و حتی از بازدید نخ و سوزن مورد نیاز آنان دریغ نورزند و چنان چه سربازانی فاقد وسیله ای ضروری باشند ، آن ها را مجازات کنند .
19 - 
او فرمان داد ، زنان کسانی که همراه واحد های نظامی عازم نبرد می شوند ، در زمان غیبت مردان و جنگ ، کار و وظایف مردان را به عهده گیرند .
20 - 
جنگجویان را فرمان داد ، به هنگام بازگشت از جنگ وظایف خاصی را در خدمت به سلطان به انجام برسانند .
21 - 
به رعایا فرمان داد ، در آغاز هر سال دختران خود را در معرض تماشای سلطان قرار دهند تا او بتواند برخی را از میان آنان برای خود و پسرانش برگزیند .
22 - 
او در رأس هر واحد نظامی ، امیری گماشت و برای هر هزار و صد و ده تن سپاهی امیری تعیین کرد .
23 - 
او فرمان داد ، اگر کهنسال ترین امیران گناه و خطایی مرتکب شوند ، باید خود را برای تنبیه به فرستادۀ شهریار و صاحب اختیار مطلق تسلیم کند . حتی اگر فرستاده از همۀ نوکران او فرو مرتبه تر باشد ، پیش پای او به خاک افتد تا فرستاده مجازات تعیین شده از سوی شهریار را ، حتی اگر فرمان مرگ او باشد ، به اجرا درآورد .
24 - 
او قدغن کرد ، امیران جز از ایلخانان از کس دیگری فرمان نبرند . هر کس جز از ایلخانان فرمان برد ، باید به کیفر مرگ رسد ، و هر کس بی اجازه مقام و رتبه خود را تغییر دهد نیز حکم اعدام دربارۀ او جاری شود .
25 - 
او به شهریاران فرمان داد ، تسهیلات برقراری ارتباط پستی دائمی را فراهم سازند تا بتوانند به وقت از تمامی رویداد های قلمرو خود مطلع شوند .
26 - 
او به پسرش جغتای خان فرمان داد ، بر حسن اجرای یاسا نظارت کند .
27 - 
او فرمان داد ، سربازان به واسطۀ بی دقتی و غفلت مجازات شوند ، حکم کرد ، شکارچیانی را که اجازه می دادند در خلال شکار جمعی ، نخجیری بگریزد ، چوب زنند و در مواردی به قتل رسانند .
28 - 
در موارد قتل ( مجازات قتل ) ، شخص می توانست خون بها بپردازد که این خون بها عبارت بود از چهل بالش طلا برای یک مسلمان و یک الاغ برای یک چینی .
29 - 
اگر مردی را می یافتند که اسبی را ربوده بود ، باید همراه نه اسب از همان نوع به صاحبش باز می گرداند . اگر توان پرداخت این جریمه را نداشت ، ناگزیر بود به جای اسبان فرزندان خود را تاوان دهد و اگر فرزندی نداشت ، او را به سان گوسفندی می کشتند .
30 - 
چنگیزخان دروغ زنی ، دزدی و زنا را قدغن می کند و به دوست داشتن خود و همسایه فرمان می دهد ، حکم شده است که مردان به یکدیگر آسیب نرسانند و از خطا های خود به کلی چشم بپوشند . از سر تقصیر مردمان کشور ها و شهر هایی که داوطلبانه تسلیم شده اند در گذرند ، معابدی را که وقف تقدیس خداوند شده اند ، از پرداخت مالیات معاف دارند و به معابد و خادمان آن ها حرمت نهند .
31 - 
هر کس این احکام را زیر پا نهد و جرائم زیر را مرتکب شود ، باید به کیفر اعدام رسد : دوست نداشتن یکدیگر ، زنا ، دزدی ، شهادت دروغ ، خیانت و احترام نگذاشتن به کهنسالان و فقیران .
32 - 
وی مقرر داشت ، هر که بر غذا پای نهد ، باید بی درنگ از اردو اخراج شود . و کسی که بر آستانۀ در چادر فرمانده قشونی پا گذارد نیز باید به کیفر مرگ رسد .
33 - 
اگر کسی نتواند از شادخواری خودداری کند ، می تواند ماهی سه بار به حد مستی بنوشد ، اگر از این میزان درگذرد ، مجرم و سزاوار مجازات است . اگر ماهی دو مرتبه به حد مستی بنوشد ، بهتر است و اگر این میزان به یک بار برسد ، قابل تحسین تر است و اگر کسی به هیچ روی میگساری نکند ، چه بهتر از آن ؟ اما چنین فردی را کجا می توان یافت ؟ اگر چنین فردی پیدا شود ، شایان بیش ترین حد احترام و بزرگداشت است .
34 - 
فرزندان متولد شده از یک همخوابه را باید قانونی شمرد و سهم ارث آنان برابر همانی است که پدر از ما ترک تعیین می کند . توزیع دارایی باید بر این اساس باشد که پسر بزرگ تر بیش از پسر کوچک تر سهم برد و پسر کوچک تر وارث خانه و وسایل اهل بیت پدری شود . بزرگی و ارج فرزندان به مراتب مادر آنان وابسته است . همواره یکی از زنان باید از زنان دیگر بزرگ تر و مهم تر باشد . این مسأله عمدتا به هنگام زناشویی آن زن معین و مشخص می شود .
35 - 
پس از مرگ پدر ، پسر می تواند بر همۀ همسران پدر ، جز مادر خویش ، دست یابد . می تواند با آنان زناشویی کند یا آنان را به زنی دیگران دهد .
36 - 
هیچ کس ، جز وارثان قانونی ، به هیچ وجه حق استفاده از دارایی متوفی را ندارند . (5)



از مقابلۀ متن یاسا در کتاب هارولد لمب و متن بالا می توان دریافت که در میان بعضی از ماده ها اختلافاتی وجود دارد و چندین ماده نیز در متن بالا نیامده است که آن ها را در پایین می خوانیم :


فرمان می دهم که به وجود خدای واحد خلاق زمین و آسمان ، یگانه معطی مختار حیات و مرگ و توان گری و درویشی ، و قادر و قاهر بر همه چیز ، اعتقاد داشته باشید .

قانونی که افراد قشون را به دسته های ده و صد و هزار و ده هزار نفری تقسیم می کنند ، باید کاملا رعایت شود . فایدۀ این تشکیلات تجهیز لشگر در مدتی قلیل و تعیین وحدات است .
غارت کردن دشمن قبل از صدور اجازه از مقام ریاست کل ، خطایی است مستوجب اعدام ، لیکن پس از رخصت افراد با صاحب منصبان در حقوق تفاوتی نخواهند داشت و حق دارند که هر چه به دست آورده اند ، برای خود نگه دارند ؛ به شرط آن که سهم معین را به تحصیل دار خاقانی بپردازند .
-
هیچ یک از اتباع دولت خاقانی نمی توانند یک نفر مغول را به ملازمی یا غلامی خود ببرد . تمام افراد بدون استثنای معدودی باید در خدمت نظام باشند . (6)




پی نوشت و آبشخور :


1 - 
یاسا و اثر آن بر نظام حقوقی ایران در عصر مغول ، مرجان نگهی ، رشد آموزش تاریخ ، بهار 1385 ، شماره 22 ، صص 48-54 ، برگۀ 49 .
2 - 
جوینی ؛ محمد ، تاریخ جهانگشانی جوینی ، تصحیح محمد قزوینی ، جلد اول ، انتشارات دنیای کتاب ، چاپ اول ، 1375 ، برگۀ 25 .
3 - 
عباس اقبال آشتیانی ، تاریخ مغول ، انتشارات امیر کبیر ، چاپ ششم ، 1365 ، برگۀ 78 .
4 - 
هارولد لمب ، چنگیزخان ، ترجمۀ رشید یاسمی ، انتشارات امیر کبیر ، چاپ دوم ، 1362 ، برگۀ 195-198 .
5 - 
رشیدوو ؛ پی - لن ، سقوط بغداد و حکمروایی مغولان در عراق ، ترجمۀ اسد الله آزاد ، موسسۀ چاپ و انتشارات آستان قدس ، مشهد ، 1368 ، برگۀ 291-295 .
6 - 
هارولد لمب ، چنگیزخان ، ترجمۀ رشید یاسمی ، انتشارات امیر کبیر ، چاپ دوم ، 1362 ، برگۀ 196 و 197 .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.