۱۵ آذر ۱۳۹۲

استخدام فواحش و زنان خیابانی و استفاده های گوناگون در وزارت اطلاعات

جناب حرامزاده شریفی نیا 43 زن را به استخدام وزارت اطلاعات درآورده برای استفاده های مختلف در عکس زنی را مشاهده میکنید که در سال 88 در تبلیغات انتخابات برای دروغ جمهور دلقک تبلیغ میکرد همین خانم در عکس دیگر با روسری سبز در مقابل دوربین اعترافی ده نمکی حرامزاده قرار دارد …
از این زنها برای مقاصد خاصی استفاده میشود هم اکنون 12 تن از این خانمها به خارج از ایران فرستاده شده اند تا در آنجا با فرزندان افراد سیاسی ارتباط بر قرار کنند و با تهیه عکس و فیلم آنها را در اختیار وزارت اطلاعات قرار دهند تا بعنوان مدرک از آنها برای ساکت نگه داشتن والدین سیاسی در ایران استفاده شود . همچنین این زنان با افراد سیاسی و فرزندان آنها در داخل کشور روابط نا مشروع بر قرار مینمایند و با تهیه عکس و فیلم و فایلهای صوتی برای آنها پرونده سازی میشود. این زنان زیر نظر وزارت اطلاعات دوره های فیلمبرداری و …. را گذرانده و اکثرا تحت عمل های جراحی زیبا سازی و پروتز سینه و…قرار میگیرند و… 7 نفر از این فاحشه گان استخدامی شریفی نیا هم اکنون در انگلستان و 2 تن در مالزی و 2 نفر در کانادا میباشند .لازم به ذکر است که احمال ابتلا به ایدز در  37 نفر از این زنان می رود.

با چپاول و تاراج کشور، چه آینده ای برای آموزش نونهالان پیش بینی میشود؟

کودکان سرمایه آینده کشورند

این گفته ای است که اندیشمندان و خردمندان جهان بدان اعتقاد و باور دارند. زیرا کودکان با داشتن آموزش با کیفیت خوب، و بهداشت درست از خانه تا مدرسه، ذخیره معنوی و سازندگان آینده کشورند. از این روی، در کشورهای با وجود رژیم های آگاه و انسانی، بیشتر تلاشها در تربیت و آموزش کودکان به کار می رود. این تربیت و آموزش از لحظه بارداری یک خانم آغاز شده، در دوران تولد، شیر خوارگی، و رفتن به کودکستان تا دانشگاه، به کمک دولت و همکاری با خانواده و مدرسه ادامه دارد. کیفیت و بازدهی هر آموزش همواره مورد نظر و مطالعه است.

به جای سرمایه گذاری در تربیت فرزندان این سرزمین و داشتن تحصیلات خوب با کیفیت برجسته، 

آخوند ضد ایرانی بخش بزرگی از پول مملکت را در راه توسعه افکار خرافاتی دین و حفظ کردن قرآن 

که استعدادهای جوانان را کور کرده و آنان را در جهل و خرافات نگاه می دارد، به کار می برد.


روش تحصیل در اروپا
در کشورهای اروپایی برای فرستادن کودکان به بهترین آموزشگاهها. و گزینش بهترین آموزگاران رقابت های گوناگونی میان خانواده ها دیده می شود. به عنوان نمونه، با مطالعه ای که نگارنده از روش آموزش چند کشور اروپایی مانند فرانسه، انگلیس، و آلمان به عمل آورد، مشاهده شد که دولت بزرگترین پشتیبان، راهنما، و دلسوز دانش آموزان، به ویژه در مراحل کودکستان تا دبیرستان است.




برای نمونه کشور  فرانسه نیز همه گونه امتیازات در اختیار خانواده ها و کودکانشان گذاشته می شود تابهترین نتیجه را از آموزش ببرند. در فرانسه علاوه بر کمک های بیدریغ دولت به کودکان و خانواده 

هایشان، دولت خود را موظف می داند تا حتی برای کودکان کند ذهن و عقب افتاده، امتیازات ویژه ای قائل شود. چنانکه، آموزگارانی همراه دانش آموز کند ذهن در کلاس می نشینند و پا به پای آنان راه و روش آموزش درست را دنبال می کنند.


رژیم خودکامه و ضد ایرانی، پول های خزانه ملت را صرف یک مشت اوباش و افراد هرزه و مزدور ضد ایرانی می کند تا آنها در تظاهرات و گردهم آیی ها به نفع رژیم شعار دهند. در حالی که فرزندان این کشور از تحصیل و امکانات تحصیلی  و بهداشت درست بی بهره اند.

عواملی که برای آموزش با کیفیت بالا نیاز است

همانگونه که یادآور شد، پیشرفت هرجامعه بر پایه پیشرفت جوانان و میزان فراگیری و دانش آنها می باشد. دانش آموزان هم هنگامی به بهترین نتیجه می رسند که نخستین آموزش آنان به وسیله مادر، کودکستان، و دبستان هرسه با کیفیت برجسته و بالا باشد. آنچه وظیفه دولت را آشکارتر می کند، فراهم کردن امکانات آموزش خوب برای هرکودک است. فراموش نکنیم چنانچه کودک از کودکستان و دبستان خود بهره ای نگیرد و در این دو آموزشگاه آبدیده نشود، دوران دبرستان و دانشگاه را به سختی و با کیفیتی ناچیز به پایان خواهد رسانید. از این روی، پایه گذاری تحصیل و آینده و زندگی هرفرد بستگی به آموزش دوران ابتدائی او دارد. برای داشتن آموزش خوب، رعایت نکات زیر ضروری است.


کشوری که در مدت ۸ سال حکومت جهل و غارتگری احمدی نژاد بیش از ۷۰۰ میلیارد دلار درآمد نفت داشته، که می توانست کشور را دگر گون کند و بسیاری از عقب ماندگی ها و غفلت های گذشته را جبران کند، همگی ملا خورشد و به حسان خامنه ای و خانواده دزد و غارتگر و هم دزدان دیگر آخوندش ریخته شد. تا جایی که فرزند این سرزمین در سرما و گرما ناچار است در بیابان و صحرا از هر موقعیتی برای فراگیری خود استفاده کند. به راستی نفرین و شرم بر نسل آخوند باد که ایران را ویران کردند.


۱- آموزگاران دلسوز و باسواد

نگارنده به خاطر می آورد که در دبستان مسعود سعد تهران در حوالی خانقاه، آموزگاران ما به ویژه معلم ریاضی و ادبیات، از جمله بهترین، باسوادترین، و دلسوزترین انسان های شرافتمند و بزرگوار بودند. آموزش درست با کیفیت عالی آنان، در همه زندگی من تا کنون اثر مثبت و سازنده ای داشته است. در دوران رژیم گذشته دانشسراهای مقدماتی با وسواس و دلسوزی فراوان از علاقمندان به شغل آموزگاری پس از گذراندن امتحان ورودی به روشهای آموزشی درست و در استاندارد بین المللی آموزش می دادند و عملن آنان را در کنار معلمین پرسابقه به کار می گرفتند و بدانان مسئولیت آموزش و اداره کلاسهای گوناگون را می دادند که نتیجه و پیامد آن بسیار ارزنده و جالب بود.



فرزندان خامنه ای نیز مانند پدرشان    همگی جنایتکار و دزد و غارتگرند. تا زمانی که این غارتگری ها ادامه دارد، کودکان کشور به آموزش و تحصیل نمی رسند و تنها گروهی خرافاتی و بی سواد در مکتب آخوند تربیت می شوند.




۲- محیط آموزشی بهداشتی

کلاس درس، ساختمان آموزشگاه، حیاط آن و همه گوشه و کناری که دانش آموز با آنها در تماس است، باید بهداشتی، رو به آفتاب، روشن، پاکیزه، بدون رطوبت و هرگونه عیب دیگر باشد. محیط آموزش و امکانات آموزش خوب مانند وسائل نوری، صوتی، گچ، تخته سیاه، نقشه، دوربین نمایش فیلم و اسلاید و مانند آن برای آموزش خوب و ارزنده مورد نیاز است.

۳- آموزش موضوعات علمی، فرهنگی، و ادبی

آموزش در دوران ابتدایی که شالوده و پایه تحصیل و دانش کودک است اهمیت به سزایی دارد. شوربختانه در فرهنگ گذشته ما نیز بدان توجی نشده بود، و در دوران رژیم عقب مانده اسلامی که به کلی نادیده گرفته شده است. آموزش خرافات و چرندیات مذهبی، آنهم تنها مذهب شیعه در بر همه دروس دیگر حاکمیت و برتری داشت. حفظ کردن طوطی وار داستان بی پایه و دروغین امامان که می بایست کودک بخت برگشته آنچنان آن را بداند که نمره کمتر از ۱۲ نداشته باشد. وگرنه با تجدیدی و یا مردودی همراه بود.

اینهم دانش آموزان دبستانی در کرمان که میز و نیمکت و جای نشستن ندارند. زیرا آخوند همه مملکت را دزدیده و به غارت برده است.



در مدارس ایران از آموزش و فرهنگ خبری نیست. آنچه هست، شستشوی مغزی دانش آموزان و به بیراهه کشاندن آنان است.

اما، در برابر، ادبیات فارسی، تاریخ و جغرافیای ایران که دانستن آنها بر هرفرد ضروری بود، به باد فراموشی سپرده شد و با حضور دانش آموز در جلسه امتحان، بدو نمره ۲۵/. قبولی داده می شد. اگر می بینید شماری دانش آموز پیشرفته و خوب در گوشه و کنار کشور وجود داشتند، آن به همت والا و خستگی ناپذیر خانواده هاشان و تعدادی انگشت شمار از مدارس خوب بود وگرنه عمومیت نداشت.


تحصیل در ایران آنهم با کیفیت ناچیز و خرافاتی که آخوند به خورد نوجوانان می دهد، مجانی نیست. بلکه شیره خانواده ها کشیده می شود تا امکانات نخستین آموزش فرزندان خود را فراهم کنند. در حقیقت تحصیل یک نوع سرمایه گذاری به نفع آخوند است که خانواده ها ناچارند غرامت آن را تحمل کنند. ولی چنانکه می بینید تحصیل برای قاریان و مزدوران رژیم که خرافات و کوراندیشی را در جامعه گسترش می دهند، مجانی است.




از آنچه گفته شد:

فرهنگ هر کشور پایه و اساس و رمز بقای آن است. آموزش و پرورش خوب و با کیفیت بالای کودکانان و نوجوانان، می تواند آینده ای درخشان و پیشرفته را برای آن کشور تضمین کند. نیاز به یک آموزش درست و همگانی، از خانه و دامان مادر آغاز، در کودکستان و دبستان دنبال می گردد، و در دانشگاه و مراکز تحقیقات به نتیجه و بهره برداری می رسد. بدبختانه آموزش نوجوانان ایران سالهاست در کشورمان از سوی سوداگران دین و آخوندهای عقب مانده بی فرهنگ به بیراهه کشانده شده است. نفوذ آخوند در برنامه ریزی تحصیلات گذشته، فرزندان ایران را از آموزش علمی و فرهنگی جهان کنونی باز داشت.


برنامه جهل و بی دانش رژیم کنونی ایران که بر پایه تخریب و ویرانی فرهنگ ایران و به بیراهه و فساد کشاندن کودکان و نسل جوان ایران پایه گذاری شده، روز به روز کودکان چشم و گوش بسته کشور را از واقعیت ها و ارزش های معنوی کشور جدا کرده است. نداشتن امکانات تحصیلی با کیفیت خوب که با بهداشت و تندرستی کودکان همراه باشد در سرتاسر کشور به چشم می خورد.
به جای هزینه کردن در آموزش و تربیت نوجوانان، سرمایه مملکت در ساختن مسجد، حسینیه، مدرسه دینی هزینه می شود و یادر راه تبلیغات دروغین و خردزدایی ملت ناآگاه و ساده دل به کار می رود، و یا به وسیله خامنه ای غارتگر به میزان ۹۵ میلیارد دلار، و همچنین فرزندان جنایتکار او مانند مجتبی خامنه ای، و آخوندهای دزد و هم آخور ولی فقیه بلعیده می شود.

شهردار تهران همان بسیجی لات و مزدوری که در ۱۶ تیر دانشجویان دانشگاه را به خاک و خون کشانید، برای خوش خدمتی به آخوند جنایکتار ۴۰۰ مسجد در تهران می سازد. آیا ما کمبود مسجد داریم؟. آیا دبستان و دبیرستان های ما کامل و درستند، و نیازی به تعمیر و مرمت ندارند؟.