۲۱ تیر ۱۳۹۴

تازی نامه کشتار را آموزش می دهد!

   آیاتی از قرآن که الگوی تروریستهای مسلمان است    
آیات قران به دو دسته تقسیم می‌شوند، آیاتی که در مکه بیان شده‌اند و آیاتی که در مدنیه پیامبر اسلام آنها را بیان نموده؛ در آیات مکی همواره صحبت از ترحم و انسانیت است، زیرا اسلام در آن هنگام زیر فشار مردمی بسر می‌برد که پذیریش ایده‌ی جدید برایشان مشکل بود؛ اما آیاتی که در مدینه بیان شده اند در آنها سخن از جنگ و کشتن غیر مسلمانان است. زیرا در مدینه مردم اسلام را پذیرفته بودند و پیامبر اسلام احساس قدرت بیشتری می‌کرد:
      
مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا (فتح/29محمد فرستاده‌ی الله است و كسانى كه با اويند بر كافران سختگير , با همديگر مهربانند آنان را در ركوع و سجود می‌بينى فضل و خشنودى خدا را خواستارند علامت آنان بر اثر سجود در چهره‏هايشان است اين صفت ايشان است در تورات و مثل آنها در انجيل چون کاشته‌ای است كه جوانه خود برآورد و آن را مايه دهد تا ستبر شود و بر ساقه‌هاى خود بايستد و دهقانان را به شگفت آورد تا از آنان كافران را به خشم دراندازد الله به كسانى از آنان كه ايمان آورده و عمل صالح كره‌‏اند آمرزش و پاداش بزرگى وعده داده‌است.
     
در این آیه بیان می‌کند که مسلمانان به همدیگر رحم می‌کنند و با کفار بسیار سختگیرند.
همانگونه که ملاحظه می‌شود، قرآن کلمه‌ی "اشداء" را در مقابل "رحماء" آورده، پس اگر معنای "رحماء" رحم کردن باشد، معنای اشداء "بی‌رحم" بودن است.
     
زمان بیان این آیه دقیقا پیش از فتح مکه و زمانی است که مسلمانان خود را قوی می‌دیدند:
     
فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لاَ أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنكُم مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ فَالَّذِينَ هَاجَرُواْ وَأُخْرِجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَأُوذُواْ فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُواْ وَقُتِلُواْ لأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ ثَوَابًا مِّن عِندِ اللّهِ وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ (آل عمران/195پس پروردگارشان دعاى آنان را اجابت كرد من عمل هيچ صاحب عملى از شما(مسلمانان) را از مرد يا زن كه همه از يكديگريد تباه نمی‌کنم پس كسانى كه هجرت كرده و از خانه‌هاى خود رانده شده و در راه من آزار ديده و کشتار کردند(جنگیدند) و كشته شده‌اند بديهايشان را از آنان می‌دايم و آنان را در باغهايى كه از زير آن نهرها روان است درمی‌آورم پاداشى است از جانب الله و پاداش نيكو نزد الله است.
     
این آیه باز در مدنیه نازل شده و به مسلمانان یادآوری می‌نماید که اگر شما کشته شدید و یا کشتید، این کشتار سبب تکفیر گناهان شما می‌شود.
      
خوب به این آیه توجه کنید که چکونه دستور می‌دهد شما حتی می‌توانید همدیگر را هم بکشید:
وَلَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ أَوِ اخْرُجُواْ مِن دِيَارِكُم مَّا فَعَلُوهُ إِلاَّ قَلِيلٌ مِّنْهُمْ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُواْ مَا يُوعَظُونَ بِهِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِيتًا(نساء/66و اگر بر آنان نوشته بودیم(دستور داده بودیم) كه همدیگر را بکشید، يا از خانه‌هاى خود به بیرون شوید، به غیر از اندکی از ايشان آن را انجام نمی‌دادند؛ و اگر آنان آنچه را بدان اندرز شدند به كار می‌بستند یقینا براي آنان بهتر و در  استواری گامشان مؤثرتر بود.
      
قران بیان می‌نماید که:
      
وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَواْ فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِينَ "(بقره/193و بجنگید (با)آنان تا ديگر فتنه‌‏اى نباشد و دين مخصوص الله گردد پس اگر دست برداشتند(از کفر) تجاوز جز بر ظالمان روا نيست"
     
در این آیه قرآن می‌گوید که تجاوز جز بر ظالمان روا نیست؛ اما ظالم از دید قرآن کیست؟
       
در آیات گوناگونی قرآن شرک را ظلم می‌داند و مشرک در حقیقت ظالم است:
     
وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ (لقمان /13و هنگامیکه لقمان به پسرش كه پندش می‌داد گفت فرزندم به الله شرك مياور، چرا كه شرك ظلم بزرگى است‏.
       
پس در اینجا منظور از ظلم همان شریک قرار دادن الله از طرف مشرکان در عبادت است.
     
مشرک کسی است که الله با کسانی دیگر می‌خواند.
     
قرآن از مسلمانان می‌خواهد که هنگام دعا،  کسی دیگر را همراه او صدا نزنید:
     
وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا (جن/18و مسجدها خاص الله است(بهترین مکان برای دعا مسجد است)، پس هیچکس را همراه الله صدا نزنید.
     
و در آیات بعدی این کار را شرک می‌داند.
     
لذا مشرکان چون ظالم هستند، پس از نظر قرآن باید کشته شوند و این آیه هم در مدینه بیان شده:
     
فَإِذَا انسَلَخَ الأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ (توبه/5)  پس هنگامی که ماه‏هاى حرام سپرى شد مشركان را هر كجا يافتيد بكشيد و آنان را دستگير كنيد و محاصره کنید و  به كمين آنان بنشينيد در هر مکانی که قابل کمین کردن است پس اگر توبه كردند و نماز خواندند و زكات پرداختند راه را بر آنها رها کنید، زيرا الله آمرزنده مهربان است.
     
قرآن یکی از راه های نزدیکی به الله را جنگ و کشتار در راه او می‌داند:
     
وَقَاتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ بقره/244در راه الله بجنگید و بدانيد كه الله شنواى داناست‏.
     
و در (آل عمران/167)؛ این آیه باز در مدینه نازل شده است.
     
در آیه‌ی 28 سوره ی توبه الله مشرکین را نجس می‌شمارد که حق نزدیک شدن یه مسجد الحرام را ندارند:
      "
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلاَ يَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاء إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ حَكِيم "(توبه/28 ) اى مؤمنان، همانا مشركان نجس هستند، لذا نبايد پس از امسالشان به مسجدالحرام نزديك شوند، و اگر از [ركود تجارت و] تنگدستى می‌ترسيد، پس در آینده ی نزدیک الله شما را از فضل خويش توانگر گرداند، كه الله داناى فرزانه است.
      
 در آیه‌ی بعدی همین سوره بیان می‌شود که با تمام کسانیکه به دین الله ایمان نمی‌آورند را بجنگید مگر اینکه به شما جزیه بدهند:
      "
قَاتِلُواْ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَلاَ يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُواْ الْجِزْيَةَ عَن يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ" (توبه/29 )و کسانی از اهل كتاب(یهودیان و مسیحیان) كه به الله و روز آخرت ايمان ندارند و حرام داشته‌ی الله و فرستاده‌اش را حرام نمی‌گيرند و به دين حق نمی‌گروند، (با آنها ) بجنگید تا به دست خويش و با حقارت جزيه بپردازند.
     
اما این جزیه دادن شامل کدامین گروه می‌گردد؟
     
یهودیان و مسیحیان مگر الله را قبول ندارند، مگر قرآن از پیامبرانشان با نیکی یاد نمی‌کند، اگر اینگونه است پس چرا اگر جزیه ندادند باید کشته شوند؟
       
قرآن در دنباله‌ی آیه دلیل این کار را می‌گوید:
      " 
وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللّهِ وَقَالَتْ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِؤُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ" (توبه/30)و يهوديان می‌گويند عزير پسر الله و مسيحيان می‌گويند مسيح پسر الله، اين سخنى است كه به زبان می‌آورند و به سخن كافران پيشين تشبه می‌جويند، الله (باید) آنها را بکشد که چگونه به بیراهه می‌روند.
       
طبق این آیه یهودیان و مسیحیان را به این دلیل که یکی عزیر را و دیگری عیسی را پسر الله می‌دانند در زمره‌ی مشرکانند ولی به مسلمانان می‌گوید که می‌توانید آنها را نکشید و از آنها جزیه بگیرید و این بدان معناست که اگر جزیه ندادند باید آنها را بکشید؛ تمام این آیات در مدینه بیان شده اند.
       
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُواْ فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ (توبه/123)اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد (با) كافرانى كه مجاور شما هستند بجنگید و آنان بايد در شما خشونت بيابند و بدانيد كه الله با متقیان است.
     
این آیه باز در مدینه بیان شده که لازم به توضیح اضافی در آن نمی‌بینم.
     
به این آیات توجه فرمائید:
     
الَّذِينَ آمَنُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُواْ أَوْلِيَاء الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا (نساء/76كسانى كه ايمان آورده‏اند در راه الله می‌جنگند و كسانى كه كافر شده‏اند در راه طاغوت می‌جنگند  پس (با) ياران شيطان را بجنگید كه نيرنگ شيطان ضعيف است.
     
فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ(محمد/4پس چون با كسانى كه كفر ورزيده‌اند برخورد کردید گردنها را بزنيد تا هنگامی که آنان را از پاى درآورديد، پس (اسیران) را محکم در بند كشيد سپس يا منت نهيد و يا فديه (بگیرید) تا در جنگ اسلحه بر زمين گذاشته شود؛ اين است (امر الله) و اگر الله می‌خواست از ايشان انتقام می‌کشيد ولى تا برخى از شما را به وسيله برخى بيازمايد و كسانى كه در راه الله كشته شده‌اند هرگز كارهايشان را ضايع نمی‌کند.
     
الله مجوز تجاوز به زنان  (آیات قرآن در رابطه با تجاوز به کنیزان) غیر مسلمان را می‌دهد.
     
او همچنین فریاد مرگ بر کفار را سر داده است.
     
الله می‌گوید که دشمنانتان را به بدترین نحو شکنجه دهید:
      
إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ يُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ (مائده/33سزاى كسانى كه (با) الله و فرستاده‌اش محاربه می‌کنند و در زمين به فساد (کارهائی که از دید اسلام گناه است) می‌کوشند جز اين نيست كه كشته شوند يا بر دار آويخته گردند يا دست و پايشان در خلاف جهت‏ يكديگر بريده شود يا از آن سرزمين تبعيد گردند اين رسوايى آنان در دنياست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت.
      
در اینجا "و" بین الله و رسوله "و" عطف است؛ و این بدان معناست که هر حکمی که برای یکی ثابت شد بر دیگری نیزصادق است، مانند این است که بگوئیم "حسن و حسین همکار هستند" اگر مایل به دانستن شغل آنها هستیم کافی است که شغل یکی ازآنها را بشناسیم. پس روی همین اصل است که ابتدا به بررسی منظور قرآن از جنگ با الله می‌پردازیم؛ و نتیجه هم برای رسول قابل تعمیم است.
حرب با الله در این آیه جنگ فیزیکی نیست، زیرا با الله (خدای وهمی) نمی‌توان به صورت فیزیکی مبارزه کرد. از دید اسلام کسی که از انجام دادن دستورات الله سرپیچی میکند، در واقع با او اعلام جنگ مینماید؛ یعنی هر نوع مخالفت با قرآن در واقع اعلام جنگ با الله است، لذا در این آیه چون حرب با الله مخالفت با اوست؛ پس حرب با رسول هم همینگونه است.
به نظر میرسد که اصطلاح جنگ نرم و محاربه، ریشه در چنین نگرشی دارد.
     
در قضیه ی ساخت مسجد توسط عده‌ای( ساخت مسجد ضرار ) که از ترس به ظاهر اسلام آورده بودند قرآن آنها را کسانی می‌نامد که با الله و رسولش در جنگ هستند. می‌دانیم که آنها با اسلام در کارزار فکری بودند:
       
وَالَّذِينَ اتَّخَذُواْ مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِّمَنْ حَارَبَ اللّهَ وَرَسُولَهُ مِن قَبْلُ وَلَيَحْلِفَنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلاَّ الْحُسْنَى وَاللّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ(توبه/107و آنهايى كه مسجدى اختيار كردند كه مايه زيان و كفر و پراكندگى ميان مؤمنان است و كمينگاهى است براى كسى كه قبلا با الله و پيامبر محاربه کرده بودند و سخت‏ سوگند ياد می‌کنند كه جز نيكى قصدى نداشتيم و الله گواهى می‌دهد كه آنان قطعا دروغگو هستند.
     
تمام آیاتی که در آنها الله حکم به کشتن مشرکان داده مدنی هستند، در صورتیکه حتی یک آیه در قرآن پیدا نمی‌شود که هم مکی باشد و هم حرف از کشتن.