۲۱ دی ۱۳۹۱

خاطره ای از رضا شاه بزرگ



بزن قدش (داستان رضا شاه)معروف است که رضا شاه هر از گاهی با لباس مبدّل و سرزده به پادگان های نظامی ميرفت تا از نزدیک اوضاع را بررسي کند؛در یکی از این شبها که سوار بر جيپ به طرف پادگانی میرفت، در بين راه سربازی را که يواشکي جيم شده بود و بعد ازعرق خوري های فراوان، مست و پاتیل، به پادگان بر میگشت را سوار کرد ؛ رضا شاه با لحني شوخ و برای آنکه از او حرف بکشد،به سرباز گفت: ناکس! معلومه کمی دمی به خُمره زدی؟ سرباز با افتخار گفت: برو بالا... یعنی بیشتر رضا شاه: یه چتول زدی؟ سرباز: برو بالا رضا شاه: يه ليوان زدی؟ سرباز: برو بالارضا شاه: يه بطر زدی؟سرباز: بزن قدّش بعد رضا شاه میگه: حالا ميدونی من کیم؟ سرباز کمي جا میخورد و میپرسد که: نکند که گروهبانی؟رضا شاه: برو بالا سرباز: افسری؟ رضا شاه: برو بالا سرباز: تيمسار؟رضا شاه: برو بالا سرباز: سردار سپه؟رضا شاه: بزن قدّش همینکه رضا شاه به او دست میدهد، لرزش دستان سرباز را احساس میکند.از او میپرسد: چیه؟ ترسیدي؟ سرباز: برو بالارضا شاه: لرزیدی؟ سرباز: برو بالارضا شاه: ريدي؟ سرباز: بزن قدّش


من سیاسی نیستم!...عجب !.........

من سیاسی نیستم!...عجب !.........
بهر یک لقمه نان، کلیه اش را از فرط بدبختی فروختمن سیاسی نیستم!...فرزندان این مرز و بوم در اعتیاد و فساد و بدبختی غرق می شوند،فراری می شوندمن سیاسی نیستم!...ثروت این مملکت همه تاراج رفت و غارت شدمن سیاسی نیستم!...فساد و خرافات تا عمق استخوان در اجتماع وارد شدهمن سیاسی نیستم!...12 درصد زنان متاهل از فقر خود فروش شدندمن سیاسی نیستم!...به فرزندان آزادی، دختران و پسران در زندان تجاوز کردندمن سیاسی نیستم!...سن خود فروشی دختران بخت برگشته از فقر زیر 12 سال رسیدمن سیاسی نیستم!...همشهری ات سالهاست در نوبت فروش کلیه بهر یک یخچالمن سیاسی نیستم!...فرزندان تو در این سرزمین از نالایقی رهبران هر روز معتاد و اعدام می شوند
من سیاسی نیستم!...میادین شهرمان صحنه های جان کندن انسان ها گشته استمن سیاسی نیستم!...هوای شهرمان آلوده است، خشم ونفرت آورده اند، زندگی را دزدیده اندمن سیاسی نیستم!...مردم کشورمان بهر تفریح به قبرستان می روندمن سیاسی نیستم!...هر چه زشتی و پلشتی و سیاهی است این حکومت آخوندی آورده استمن سیاسی نیستم!...همه کشورهای جهان آباد و شاد می شوند و ما هر روز خرابمن سیاسی نیستم!...خانه ات ویران شده، فرزندت تجاوز گشته استدختران ایران زمین به اعراب فروخته می شوند برای معیشت زندگی هر روز خودفروشی می کنندمن سیاسی نیستم!!!... عجب!.....خانه ات سوخت، اصل و هویتت را آتش زدند کشورت را به بیگانگان فروختندمن سیاسی نیستم!...ای عزیز، یکباره بگو من انسان نیستملازم نیست سیاسی باشی، اما انسان که هستیبی تفاوت نباشتو نیز قدمی بردارتو نیز شمعی در این تاریکی روشن کنمگذار ترس بر تو تسلط یابداگر ترس را پذیرفتی مجوز تجاوز و تحقیر به حرامیان شب داده ایبر خیز .....سیاسی نباش، انسان باش از حقوق انسان دفاع کن، از حق خودت، از اینکه تحقیر نشوی، تجاوز به روح و جسمت نشود.درد و رنج روح و جسم دختری که در زندان به او تجاوز شده را دقایقی تصور کن
برای آگاهی قدمی بردار......همین یک گام، مسیر پیروزی را هموار می کند...برای دستیابی به اتحاد ملیبرای تغییرو بستن حکومت دینیتو نیز گامی بردار
به سعادت نرسد ملت پابسته اگربه دهان بسته نگهداشت زبان آزادی




سخن رضا فاضلی در مورد شهورملا

تو فكر ميكني مسلمان هستي!
با الاغ اينجوري ، با اسب اونجوري ، با شتر اونجوري . با زن از دُبُر اينجوري از قُبُل اونجوري . با شير چگونه همخوابگي كنيم يا با شغال چه جوري همخوابگي كنيم ؟توي زلزله اگر به روي عمه مان افتاديم بچه حلال زاده است يا حرامزاده ؟

آخوند در عصر ماشين ميگويد اگر هشت فرسخ دور شوي و هشت فرسخ نزديك شوي روزه ات باطل است . اين حرف احمقانه است. درست مثل روزيكه قانون روزه را آوردند نميدانستند در قطب شمال شش ماه شب است و شش ماه روز .شعور آخوند در همين حد است . حال ببينيم من و تو كه دنبال آخوند راه مي افتيم شعورمان چقدر است ؟

زنده ياد رضافاضلي



علت کشته شدن سهراب در شاهنامه

می دونید فردوسی چرا می رسونه ما رو به جایی که 

سهراب بدست پدرش، رستم کشته میشه؟

تنها یک اتفاق نیست، نامردی هم نیست...

فردوسی می خواد بگه که اگر ملتی تاریخ و گذشته خودش 

را فراموش کنه محکوم به مرگه. همان گونه که سهراب 

پدرش رو نشناخت و...