۰۸ فروردین ۱۳۹۴

بررسی دروغ بستن که به ایرانیان باستان و یا زرتشتیان می دهند و می گویند آتش پرست هستند!

هوشنگ شهریار ایران
در اساتیر ایران آمده است که نام هوشنگ معمولا چه در اوستا چه در متون تاریخی با لقب پیشداد آورده شده است                 .
پیشداد معال صفت اوستایی پرزات است که از دو جز تشکیل شده پره به معنی پیش و زادتَ به معنی دادو قانون و روی هم به معنای نخستین دادگستر یا نخستین کسی که قانون آورد .
از این رو در اکثر روایات تاریخی لقب پیشداد را به همان معنی آن دادگستر عادل اول و نخستین کسی که داوری به داد کرد آورده اند در آنجا که هوشنگ آتش را پیدا کرد و گفت این فروغ ایزدی است ک باید از آن پاسداری گردد حکیم خردمند توس چنین می گوید.
در اساتیر ایران آمده است که نام هوشنگ بیشتر چه در اوستا چه در نوشته های تاریخی با فرنام-لقب پیشداد آورده شده است.
پیشداد برابر فروزه ی صفت اوستایی پَرَزادتَ است که از دو جز پدید آمده است پَرَ به چم پیش و زادتَ به چم داد و و غانون و روی هم به چم نخستین دادگستر یا نخستین کسی که قانون آورد.
از این رو در بیشتر داستان های تاریخی پاژنام-لقب پیشداد را به همان چم آن دادگستر داور اول و نخستین کسی که داوری به داد کرد آورده اند .
بنیاد نهادن جشن سده
آیین  و کیش نیاکان  خداپرستی بود و آتش به نزد ایشان همچون پیشگاه و مهراب بود در آن زمان آتش از دل سنگ پدید آمد و گیتی را روشنی گسترانید روزی شاه گیتی با تنی از بزرگان به کوه گذر کرد که ناگهان چیزی از دور دراز و سیاه رنگ و تیز رو پدیدار گشت که دو چشمش همچون دو چشمه ی خون بود و از دود دهانش گیتی تیره و تار شده بود هوشنگ چون آن بدید سنگی به دست گرفت و آن را به نیروی کیهانی به سوی آن مار پرتاب کرد لیکن مار بگریخت و آن سنگ کوچک به سنگ بزرگی خورد و هر دو سنگ شکسته شدند و از آن فروغی پدیدار گشت آن مار کشته نشد و لیکن از آن سنگ آتش پدیدار گشت
پس هوشنگ از اینکه پروردگار آفریننده ی کیهان چنین فروغی به او ارزانی داشت به درگاه او نیایش بسیار کرد و یزدان را آفرین خواند و گفت این فروغ ایزدی است که از آن باید پاسداری گردد پس چون شب فرا رسید هوشنگ با مردم آتشی به بزرگی کوهی برافروخت و جشنی به پا کرد و به باده نوشی پرداخت و نام آن جشن فرخنده را سده نهاد . و بدین سان این جشن سده از هوشنگ به یادگار ماند آن گاه هوشنگ را به آباد کردن گیتی پرداخت و از همین روست که نام او در گیتی به نیکی بماند .
زهوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار
که از آباد کردن جهان شاد کرد
جهانی به نیکی از او یاد کرد .
در آنجا که هوشنگ آتش را پیدا کرد و گفت این فروغ ایزدی است ک باید از آن پاسداری گردد حکیم خردمند توس چنین می گوید،
بگفتا فروغیست این ایزدی
پرستید باید اگر بخردید
بیشترینه آنان که ایرانیان باستان را به آتش پرستی انگ-متهم کرده اند به این بیت تمسک جسته اند.حال که باید گفت این برداشتی است از سر نااگاهی است واژه ی پرستیدن در کنار چم ،نیایش و بندگی به چم خدمت کردن و پاسداری بسیار به کار می رود و در اینجا نیز مراد چم دومی است نه نخستین .و هوشنگ با این دستور به راستی فرمان به پاسداری از آتش داده است تا خاموش نگردد و مردم از سود آن بهرهمند گردند و این چم به گونه ی نمایان در واژه ی پرستار جلوه گر است که کار او خدمت و پاسداری از بیمار است نه پرستش و بندگی او و آخرین برهان و دلیل بر اینکه منظور فردوسی از آوردن این واژه خدمت و پاسداری بوده و نه عبادت این دو بیت است.

نیارا همی بود آیین و کیش
پرستیدن ایزدی بود پیش
بدان گه بُدی آتش خوبرنگ
چومر تازیان راست مهراب سنگ

واژه نامه
پرستش:نام بن واژه
parastisn
پرستار:نام بن واژه
parastar
کسی که خدمت بیمار را می کند.
پرستیدن:ریشه
parastitan

ستایش کردن،بندگی کردن،پاسداری کردن.