۱۰ آبان ۱۳۹۳

اگر حسن و حسین این همه آزاده ودارای بخشش بودند پس چرا آدمکش علی ابن ابی طالب،بهمن جازویه نامور به ابن ملجم را نبخشیدند؟

گویند ،عبدالرحمن بن بن ملجم مرادی در زندان بود و چون علی رحلت فرمود که رحمت و رضوان و برکات خداوند بر او بادا،و او را دفن کردند،حسن بن علی فرستاد تا او را از زندان آوردند تا او را بکشد.در این هنگام مردم جمع شدند و نفت و بوریا آوردند تا جسدش را به آتش کشند،عبدالله بن جعفر و و حسین بن علی و محمد بن عنیفه گفتند رهایش کنید و بگذارید خود ما از او انتقام بگیریم ،عبدالله بن جعفر هر دو دست و پای او را قطع کرد و او بیتابی نکرد و هیچ سخنی نگفت ،آن گاه بر چشمان او میل گداخته کشیدند و او گفت بر چشم عمویت میل سرخ شده در آتش می کشی وشروع به خواندن سوره ی اقرا کرد و تا آخر سوره را خواند در حالی که چشمانش بیرون می ریخت ،سپس دستور داده شد زبانش را ببرند.چون شروع به این کار کرد بیتابی کرد.به او گفتند:ای دشمن خدا دست و پایت را بریدم و بر چشمت میل کشیدیم بیتابی نکردی و چون می خواهیم زبانت را ببریم بیتابی می کنی گفت:می خواهم لحظه یی در دنیا باشم و ذکر خدا نگویم و زبانش را بریدند.سپس او را در بوریایی نهادند و آتش زدند.

طبقات ،پوشینه سوم برگ 32 نوشته محمد بن سعد کاتب واقدی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.