۱۷ خرداد ۱۳۹۳

سخن فتحعلی آخوند زاده در مورد وارد شدن اسلام به ایران

به تکلیف سعد وقاص اسلام را قبول کردیم تا در دو عالم به شادی و شاهی بوده باشیم.از عالم آخرت که هنوز خبری نداریم،ولی از عالم دنیا ،آنچه واقع است این است که از هجرت تا زمان به ایرانیان مسیبت هایی رسیده است که در هیچیک از برگ های جهان خلق بدانگونه مسائب گرفتار نگردیده است.آیا لشکر کشی و خونریزی تازیان را بگویم یا لشکر کشی و خونریزی غزنویان و سلجوقیان و اتابکان و خوارزمشاهیان و چنگزیان و آل مظفر و تموریان و غوریان و شیبانیان وچوپانیان و آق قویونلو و قره قویونلو و پادشاه صفویه وخوانین افغانیه و افشاریه و زندیه و قاجاریه را،و علاوه بر اینان آنقدر ملوک الطوایف و صاحبان داعیه و خروج در گوشه و کنار مملکت را که به حساب نمیآید؟نتیجه بشارتی که سعد وقاص داده بود این شد.وتازه تنها اهل ایران نیستند ،خود تازیان به چه روزی رسیدند!حالا در جهان گمنام تر و بدبخت تر از آنها کمتر طایفه ای میتوان یافت.پس چرا اسلام مایه سعادت ایشان نشد؟

حال همه آنها گرسنه و برهنه ،بی علم و بی هنر ،در گوشه ای افتاده می مانند.هر گاه بت پرستی باقی میبودند به روزی رسیده بودند...حالا تو به من پاسخ بده که آیا در مدت این یکهزار و دویست و هشتاد سال ظهور اینهمه سلسله های سلاطین برای این ملت چه فایده ای داشت؟و ملت ما چرا باید اینقدر ناتوان باشد که هر دد و دام از گوشه و کنار سر بلند کند و ملت ایران را دچار اینگونه بلیات نماید.

فتحعلی آخوند زاده
مکتوبات
چاپ آلمان1364

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.