۰۳ آذر ۱۳۹۱

یک لبخند: (پیامبری بنام جَپَرقوظ)

که مهدی هم ظهور کنه! بعد قیامت شه...

همه به صف شن... مسلمونا، مسیحی‌ها، یهودی‌ها، همه ... منم اون وسط مسط ها قِل بخورم واسه خودم، تا هی از این صف برم تو اون صف ... .

بعد خدا بیاد بگه بنده‌ها، یه خبری دارم واستون؛ اون صد و بیست و چار هزار تا پیامبر بودن که فرستادم براتون؟!

ما همه بگیم خُب خُب !

خدا بگه پیامبرهِ صد و هیژده هزار و سیصد و نود و دوّم بود؟!

بعد ما بگیم خُب خُب؟!

بعد خدا بگه می‌دونین اسمش چی بود؟

بعد ما هی به هم نگاه کنیم بگیم نه والله

بعد خدا بگه می‌دونستم نمی‌دونین، آخه خودم هیچ‌وقت بهتون نگفتم

اسمش جَپَرقوظ بود. تو رشته کوهای هیمالیا مبعوثش کردم. کلن هم صد نفر بیشتر بهش ایمان نیاوردن! اون بر حق بود. دین کامل مال اون بود. جَپَرقوظیان می‌رن بهشت، بقیه جهنم

بعد جبرئیل و میکائیل و عزرائیل و اسرافیل و اون صد تا جَپَرقوظی آی بخندن به ما، آی بخندن....آی بخندن 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.