گفتاردر مورد واقعیت اسلام و ایران هدف این وب لاگ روشن سازی و گفتن حقیقت در مورد اسلام ،دین اهریمنی که توسط سلمان تازی تهیه گردیدو سپس توانست محمد ابن عبدالله را به عنوان پیامبر به مردم معرفی کرد.در این وب لاگ نقد اسلام به جدیت دنبال می شود و هیچ گونه احترامی برای دین تازیان قائل نیست.تنها نجات ایران نابودی جمهوری اسلامی می باشد. و تا این اسلام کفن نشود این وطن وطن نشود.
۰۴ آذر ۱۳۹۱
این جماعت ریز و درشت از محمد گرفته تا ابوبکر و عمر و عثمان و علی و حسن و حسین و و و سر و ته ی یک کرباسند.
حسین و و و سر و ته ی یک کرباسند.
دانسته نیست
چرا بر سر می کوبی
سینه را پارهپشتت را سیاه
مالیدن علی ابن ابی طالب توسط محمد ابن عبدالله
مالیدن امام علی
ترجمه آیتی:
من در خردى پشت عرب را به خاك رسانيدم و شاخهاى ربيعه و مضر را شكستم و
شما از منزلت من در نزد رسول الله آگاه هستيد ، هم از جهت خويشاوندى و هم از
جهت حرمت خاصى كه براى من مىشناخت . من خردسال بودم كه مرا در كنار خود
مىنشاند و بر سينه خود مىچسباند و در بستر خود مىخوابانيد و تن من به تن او
مىساييد و بوى خوش خود را به مشام من مىرسانيد . گاه چيزى را مىجويد و در
دهان من مىنهاد . او هرگز نه دروغى را از من شنيد و نه در رفتارم خطايى ديد . از
آن زمان كه رسول الله ( صلى الله عليه و آله ) از شير باز گرفته شد ،
ترجمه شهیدی:
من در خردى بزرگان عرب 56 را به خاك انداختم و سركردگان ربيعه و مضر را
هلاك ساختم . شما مىدانيد مرا نزد رسول خدا چه رتبت است ، و خويشاونديم با او
در چه نسبت است . آنگاه كه كودك بودم مرا در كنار خود نهاد و بر سينه خويشم جا
داد ، و مرا در بستر خود مىخوابانيد چنانكه تنم را به تن خويش مىسود و بوى
خوش خود را به من مىبويانيد . و گاه بود كه چيزى را مىجويد ، سپس آن را به
من مىخورانيد . از من دروغى در گفتار نشنيد ،
ترجمه معادیخواه:
( 420 ) اين من بودم كه در كودكى قهرمانان مشهور عرب را بر زمين كوفتم و شاخ
اشراف ربيعه و مضر را در هم شكستم . و شما خود در پيوند من با رسول خدا كه
درود خدا بر او و بر خاندانش باد هم به دليل خويشاوندى نزديك و هم به سبب
منزلتى ويژه جايگاه مرا مىشناسيد . او مرا از روزهايى كه نوزادى بودم ، به دامن
مىنشاند و به سينه مىچسباند ، در بستر خويش پناهم مىداد ، بدنش را به بدنم
مىساييد ، و از عطر دل آويزش بهرهمندم مىساخت . لقمه را مىجويد و در دهانم
مىگذاشت و هرگز در گفتارم دروغى نشنيد و در كردارم خطايى نديد .
خطبه 192 نهج البلاغه
بلوغ فرکی مردم ایران
هیچ چیز و هیچ کس آنقدر مقدس نیست که نتوان آن را به
طنز کشید
اگر زمانی رسید که د
ر ایران یک نشریه توانست بدون ترس
کاریکاتور و یا انتقادی از اسلام بکند در حالیکه نه شیخی
فریاد وا اسلاما سر دهد و نه حکم ارتدادی صادر شود و نه
عده ای بریزند و چند ساختمان را آتش بزنند و نویسنده و
مدیر مسئول نشریه مجبور به زندگی در خفا و یا پناهندگی
نشدند و قدرت انتقاد پذیری و تحمل مردم پذیرای هرگونه
طرز فکری را داشت بدانید آن روز مردم ایران به بلوغ فکری
رسیده اند.
با خود حساب کنید چند سال دیگر آن روز فرا می رسد ، عددی که بدست می آورید عددی است که نشان می دهد ما چند سال از نظر فکری از مردم اروپایی و آمریکایی عقب تریم.....
اشتراک در:
پستها (Atom)