گفته میشود اولین زنی که جسم خود را بدین گونه به محمد هدیه نمود "خوله بنت حکیم" بود، او همسر عثمان بن مظعون، از مسلمانان اولیه بود،
خود او هنگامیکه خالهاش، خوله بنت حکیم، خود را به او بخشید با وی سکس نمود، مردم در آن زمان میگفتند که رسول الله با خالهاش ازدواج نمود؛ این زن بارها نزد محمد رفته از شوهرش به او شکایت کرده بود که همسرم روزها روزه است و شبها به شب زنده داری میپردازد.
بخاری حدیثی را در تفسیر آیهی 51 سورهی احزاب بیان مینماید که اولین زنی که خود را به محمد بخشید خوله بنت حکیم بود:
كانت خوله بنت حكيم مِن اللائی وهبن انفسهن للنبی (ص) فقالت عائشه اما تستحی المراه ان تهب نفسها للرجل، فلما نزلت ترجی من تشاء منهن... قلت يا رسول الله، ما ارى ربک الا يسارع فی هواک. (صحیح بخاری/ کتاب النکاح/ باب هل للمراه ان تهب نفسها لاحد/ حدیث شماره 4823). خوله بنت حکیم از زنانی بود که جسم خودش را به پیامبر بخشید، پس عایشه گفت زن از اینکه جسم خودش را به مردی ببخشد خجالت میکشید پس آیهی ترجی من تشاء منهن... نازل شد گفتم: ای فرستادهی الله، نمیبینم خواستهات را مگر اینکه پروردگارت بر برآوردنش شتابان باشد ( میبینم که پروردگارت در برآوردن خواستههایت شتابان است)!
یا این حدیث:
عائشه (رض) قالت: كنت اغار على اللاتی وهبن انفسهن لرسول الله (ص) واقول اتهب المراه نفسها فلما انزل الله تعالى ترجی من تشاء منهن وتووی الیک مَن تشاء و من ابتغيت ممن عزلت فلا جناح عليك قلت ما أرى ربك إلا يسارع في هواک (صحیح بخاری/حدیث شماره 4510)
نکتهی جالبی که در این حدیث وجود دارد تشری است که عایشه به محمد میزند آنجا که میگوید:
"ما ارى ربک الا يسارع فی هواک" میبینم که پروردگارت در برآوردن خواستههایت شتابان است.
مفهوم این جمله آنچنان متواتر است که کسی نمیتواند آن را رد نماید، البته در برخی دیگر از منابع با لفظ "ما ارى ربک الا يسارع فی هواک" آمده است که همان معنی را دارد.
حدثنا محمد ابن جعفر، قال حدثنا شعبه و حجاج قال حدثنی شعبه قال سمعت عطاء الخراسانی يحدث عن سعيد ابن المسيب ان خوله بنت حكيم السلميه و هی احدى خالات النبی (ص) سالت النبی (ص) عن المراه تحتلم، فقال رسول الله (ص) لتغتسل، و بعد هذا ياتون و يقولون ان النبی (ص) تزوج من خالته. (مسند احمد ابن حنبل/جلد 6/صفحه 409، حدیث شماره 27354). سخن گفت به ما محمد ابن جعفر، گفت سخن گفت به ما شعبه و حجاج گفت شنیدم که عطاء خراسانی سخن میگوید از سعید ابن المسیب که خوله دختر حکیم السلیمه کسی که یکی از خالههای پیامبر (ص) بود از پیامبر دربارهی (حکم) زنی که در خواب محتلم شود پرسید، پس فرستادهی الله گفت: باید غسل کند، پس از آن مردم میآمدند و میگفتند که پیامبر با خالهاش ازدواج نمود.
قرطبی در تفسیرش از قول زمخشری تعداد 4 نفر از زنانی که جسم خویش را جهت سکس به محمد بخشیدند نام میبرد که عبارتند از:
1- "میمونه بنت الحارث".
2- "زینب بنت خزیمه" ام المساکین الانصاریه.
3- ام شریک بنت جابر.
4 خوله بنت حکیم
خود او هنگامیکه خالهاش، خوله بنت حکیم، خود را به او بخشید با وی سکس نمود، مردم در آن زمان میگفتند که رسول الله با خالهاش ازدواج نمود؛ این زن بارها نزد محمد رفته از شوهرش به او شکایت کرده بود که همسرم روزها روزه است و شبها به شب زنده داری میپردازد.
بخاری حدیثی را در تفسیر آیهی 51 سورهی احزاب بیان مینماید که اولین زنی که خود را به محمد بخشید خوله بنت حکیم بود:
كانت خوله بنت حكيم مِن اللائی وهبن انفسهن للنبی (ص) فقالت عائشه اما تستحی المراه ان تهب نفسها للرجل، فلما نزلت ترجی من تشاء منهن... قلت يا رسول الله، ما ارى ربک الا يسارع فی هواک. (صحیح بخاری/ کتاب النکاح/ باب هل للمراه ان تهب نفسها لاحد/ حدیث شماره 4823). خوله بنت حکیم از زنانی بود که جسم خودش را به پیامبر بخشید، پس عایشه گفت زن از اینکه جسم خودش را به مردی ببخشد خجالت میکشید پس آیهی ترجی من تشاء منهن... نازل شد گفتم: ای فرستادهی الله، نمیبینم خواستهات را مگر اینکه پروردگارت بر برآوردنش شتابان باشد ( میبینم که پروردگارت در برآوردن خواستههایت شتابان است)!
یا این حدیث:
عائشه (رض) قالت: كنت اغار على اللاتی وهبن انفسهن لرسول الله (ص) واقول اتهب المراه نفسها فلما انزل الله تعالى ترجی من تشاء منهن وتووی الیک مَن تشاء و من ابتغيت ممن عزلت فلا جناح عليك قلت ما أرى ربك إلا يسارع في هواک (صحیح بخاری/حدیث شماره 4510)
نکتهی جالبی که در این حدیث وجود دارد تشری است که عایشه به محمد میزند آنجا که میگوید:
"ما ارى ربک الا يسارع فی هواک" میبینم که پروردگارت در برآوردن خواستههایت شتابان است.
مفهوم این جمله آنچنان متواتر است که کسی نمیتواند آن را رد نماید، البته در برخی دیگر از منابع با لفظ "ما ارى ربک الا يسارع فی هواک" آمده است که همان معنی را دارد.
حدثنا محمد ابن جعفر، قال حدثنا شعبه و حجاج قال حدثنی شعبه قال سمعت عطاء الخراسانی يحدث عن سعيد ابن المسيب ان خوله بنت حكيم السلميه و هی احدى خالات النبی (ص) سالت النبی (ص) عن المراه تحتلم، فقال رسول الله (ص) لتغتسل، و بعد هذا ياتون و يقولون ان النبی (ص) تزوج من خالته. (مسند احمد ابن حنبل/جلد 6/صفحه 409، حدیث شماره 27354). سخن گفت به ما محمد ابن جعفر، گفت سخن گفت به ما شعبه و حجاج گفت شنیدم که عطاء خراسانی سخن میگوید از سعید ابن المسیب که خوله دختر حکیم السلیمه کسی که یکی از خالههای پیامبر (ص) بود از پیامبر دربارهی (حکم) زنی که در خواب محتلم شود پرسید، پس فرستادهی الله گفت: باید غسل کند، پس از آن مردم میآمدند و میگفتند که پیامبر با خالهاش ازدواج نمود.
قرطبی در تفسیرش از قول زمخشری تعداد 4 نفر از زنانی که جسم خویش را جهت سکس به محمد بخشیدند نام میبرد که عبارتند از:
1- "میمونه بنت الحارث".
2- "زینب بنت خزیمه" ام المساکین الانصاریه.
3- ام شریک بنت جابر.
4 خوله بنت حکیم