گفتاردر مورد واقعیت اسلام و ایران هدف این وب لاگ روشن سازی و گفتن حقیقت در مورد اسلام ،دین اهریمنی که توسط سلمان تازی تهیه گردیدو سپس توانست محمد ابن عبدالله را به عنوان پیامبر به مردم معرفی کرد.در این وب لاگ نقد اسلام به جدیت دنبال می شود و هیچ گونه احترامی برای دین تازیان قائل نیست.تنها نجات ایران نابودی جمهوری اسلامی می باشد. و تا این اسلام کفن نشود این وطن وطن نشود.
۰۴ دی ۱۳۹۱
خال نبوت
محمد یک شیاد بود خال پشت کمر خویش را مهر نبوت نامید.ممکن است بر ناحیهای خاص از بدن هر کسی خال یا چیزی مانند این به صورت مادرزادی وجود داشته باشد، در احادیث اسلامی، چنین خالی که بر طبق روایات معتبر احتمالا زگیل درشت بوده، بر کمر محمد تازی قرار داشت؛ وی تمامی شیادی خویش را برای اثبات ارتباط خویش به نام الله خیالی بهره جست؛ یکی از این موارد همین خال پشت کمرش بوده، وی این خال را مهر نبوت نامید و مسلمین هم برای
آن خال داستانها نوشتند...
دوباره محمد از قول الله خویش در قرآن میگوید :
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءهُمْ وَإِنَّ فَرِيقاً مِّنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُون َ (بقره/146) كسانى كه به آنان كتاب داده ايم همان گونه كه پسران خود را مىشناسند او را مىشناسند و به یقین گروهى از آنان حقيقت را پنهان میکنند در حالیکه خودشان مىدانند.که این خاتم مهر نبوت الله است .
آیا احادیث معتبری از مسلمانان در مورد این مهر نبوت داریم؟:
در صحیح مسلم میخوانیم که این مهر نبوت خالی از زگیل بود که بر روی غضروف شانهی چپش قرار داشت(2).
مسلم در حدیثی دیگر میگوید که این خال به رنگ پوستش بود.(3)
حاکم نیشابوری در کتاب المستدرک خویش بیان مینماید که مهر نبوت پیامبر به اندازهی تخم کبوتری بود(4)
در صحیح بخاری هم بابی دارد با عنوان "خاتم النبوه" که در آن از قول سائب ابن یزید میگوید که بیمار بودم و خالهام به این خاطر مرا نزد پیامبر برد، رسول الله دستی به سرم کشید و برایم دعا کرد و وضو گرفت، من از آب وضوی رسول الله خوردم، سپس به طرف پشت سرش بلند شدم و به مهری که بین شانههایش قرار داشت نگاه کردم که به اندازهی تخم کبک بود.(5)
تِرمذی میگوید که این مهرخاتم غده ی سرخی بود به اندازه تخم کبوتربود ( 6) محمد با گفتن دروغهای خود مردم نادان را فریب میداد ..آن خال داستانها نوشتند...دوباره محمد از قول الله خویش در قرآن میگوید :الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءهُمْ وَإِنَّ فَرِيقاً مِّنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُون َ (بقره/146) كسانى كه به آنان كتاب داده ايم همان گونه كه پسران خود را مىشناسند او را مىشناسند و به یقین گروهى از آنان حقيقت را پنهان میکنند در حالیکه خودشان مىدانند.که این خاتم مهر نبوت الله است .آیا احادیث معتبری از مسلمانان در مورد این مهر نبوت داریم؟: در صحیح مسلم میخوانیم که این مهر نبوت خالی از زگیل بود که بر روی غضروف شانهی چپش قرار داشت(2).مسلم در حدیثی دیگر میگوید که این خال به رنگ پوستش بود.(3) حاکم نیشابوری در کتاب المستدرک خویش بیان مینماید که مهر نبوت پیامبر به اندازهی تخم کبوتری بود(4)در صحیح بخاری هم بابی دارد با عنوان "خاتم النبوه" که در آن از قول سائب ابن یزید میگوید که بیمار بودم و خالهام به این خاطر مرا نزد پیامبر برد، رسول الله دستی به سرم کشید و برایم دعا کرد و وضو گرفت، من از آب وضوی رسول الله خوردم، سپس به طرف پشت سرش بلند شدم و به مهری که بین شانههایش قرار داشت نگاه کردم که به اندازهی تخم کبک بود.(5)تِرمذی میگوید که این مهرخاتم غده ی سرخی بود به اندازه تخم کبوتربود ( 6) محمد با گفتن دروغهای خود مردم نادان را فریب میداد ..
اشتراک در:
پستها (Atom)