گفتاردر مورد واقعیت اسلام و ایران هدف این وب لاگ روشن سازی و گفتن حقیقت در مورد اسلام ،دین اهریمنی که توسط سلمان تازی تهیه گردیدو سپس توانست محمد ابن عبدالله را به عنوان پیامبر به مردم معرفی کرد.در این وب لاگ نقد اسلام به جدیت دنبال می شود و هیچ گونه احترامی برای دین تازیان قائل نیست.تنها نجات ایران نابودی جمهوری اسلامی می باشد. و تا این اسلام کفن نشود این وطن وطن نشود.
۰۶ آذر ۱۳۹۱
دفاع یک مارکسیس از اسلام
مارکسیت هایی که همواره از اسلام دفاع کرده و میکنند!
قسمتی از دفاعیه خسرو گلسرخی از قاتلین نیاکان ما!
ان الحیاه عقیده والجهاد.
اسلام جستم و آنگاه به سوسیالیسم رسیدم.
خود را به جنبشهای آزادیبخش ملی ایران ادا میکند.
سلمان فارسیها و ابوذر غفاریها.
اقلیت بود و یزید، بارگاه، قشون، حکومت، قدرت داشت.
پاره کردن قرآن
باد که بکاری،توفان درو می کنی
هر کتابی برای یک بار هم که شده شایسته خواندن است،
و اگر آن کتاب برچسب مقدس و آسمانی داشته باشد، باید
آن را بارها و با ریزبینی بیشتری خواند. سوزاندن کتاب تنها
سوزاندن برگه های کاغذ نیست که سوزاندن اندیشه
هاست!
اینکه چرا مسلمان با سوزاندن کتاب آسمانی اش
گلو پاره می کند و گریبان می درد و می شکند و می کشد و
فریاد وا اسلاما سر می دهد؛ نخست نگاهی به کارکرد
پیشوایان خود بکند تا بداند چنین کاری چه پیشینه ای داشته
است:
"عثمان برای دستیابی به «توحید نص» یا یگانگی متن قرآن
"عثمان برای دستیابی به «توحید نص» یا یگانگی متن قرآن
دستور داد، تمام نوشتههای موجود قرآن را با آب و سرکه
جوشانده و محو کنند، تا ریشه کشمکش و اختلاف از میان
برود. نسخههایی که نابود شدند دربرگیرنده قرآن عبدالله
پسر مسعود -که گویا فاقد دو سوره فلق و ناس بودهاست.
- ابی پسر کعب بودند"
"زمانی که مسلمین ایران را فتح کردند و به تعداد غیر قابل
"زمانی که مسلمین ایران را فتح کردند و به تعداد غیر قابل
توصیفی کتاب و جزوات علمی رسیدند؛ سعد بن ابی وقاص
در نوشتهای از عمر بن خطاب درخواست کرد اجازه دهد تا
این کتابها به عنوان غنیمت جنگی میان مسلمین تقسیم
شود؛ در آن زمان عمر پاسخ داد: آنها را به آب بیانداز؛ اگر
آنچه در آنها است رهنمودهای درستی است؛ خداوند برای
ما رهنمودهای بهتری فرستاده و اگر نادرست است خداوند
ما را از آنها نجات دادهاست. بنابر این مسلمانان کتابها را به
آب یا آتش انداختند و دانش ایرانیان از میان رفت و به ما
نرسید"
مگر مسلمان بر این باور نیست که: "آنچه را برای خود نمی
مگر مسلمان بر این باور نیست که: "آنچه را برای خود نمی
پسندی، برای دیگران هم مپسند"؟
"عثمان برای دستیابی به «توحید نص» یا یگانگی متن قرآن
دستور داد، تمام نوشتههای موجود قرآن را با آب و سرکه
جوشانده و محو کنند، تا ریشه کشمکش و اختلاف از میان
برود. نسخههایی که نابود شدند دربرگیرنده قرآن عبدالله
پسر مسعود -که گویا فاقد دو سوره فلق و ناس بودهاست.
- ابی پسر کعب بودند"
"زمانی که مسلمین ایران را فتح کردند و به تعداد غیر قابل
توصیفی کتاب و جزوات علمی رسیدند؛ سعد بن ابی وقاص
در نوشتهای از عمر بن خطاب درخواست کرد اجازه دهد تا
این کتابها به عنوان غنیمت جنگی میان مسلمین تقسیم
شود؛ در آن زمان عمر پاسخ داد: آنها را به آب بیانداز؛ اگر
آنچه در آنها است رهنمودهای درستی است؛ خداوند برای
ما رهنمودهای بهتری فرستاده و اگر نادرست است خداوند
ما را از آنها نجات دادهاست. بنابر این مسلمانان کتابها را به
آب یا آتش انداختند و دانش ایرانیان از میان رفت و به ما
نرسید"
مگر مسلمان بر این باور نیست که: "آنچه را برای خود نمی
پسندی، برای دیگران هم مپسند"؟
آیا فرستاده خدا باید شهوت ران باشد؟
آیا فرستاده خدا باید شهوت ران باشد؟
محمد ابن عبدالله بر طبق نوشته های تاریخ نویسان
معتبر عرب اسلام و غربی بغیز از زنانی که به نحوی از انحاء با آنها در رباطه
زناشویی بود با تعداد بیست و نه زن عقد زناشویی بست.
زن در زندگی محمد بقدری اهمیت داشته است که هفده آیه
از آیات قرآن به زنان محمد و چگونگی رفتار انها در اجتماع بطور کلی و منش آنان با
محمد بطور خصوصی اختصاص یافته است.
ابن عباس گفته است بالاترین مقام مسلمانان در دنیا
یعنی محمد از لحاظ شور جنسی نسبت به زنان نیز بالاترین مقام را بین مسلمانان دارا
بوده است.
علامه ملا محمد باقر مجلسی می نویسد از امام جعفر صادق
پرسش کرده اند پیامبر چند نفر زن می تواند بطور شرعی داشته باشد.امام جعفر صادق
پاسخ داده است پیامبر می توانست هر تعداد زن که مایل بود برای خود اختیار کند.بعلاوه
او مجاز بود با دختران عمو و دختران عمه ودختران خاله و دختران دایی و هر زن
مسلمان دیگری که اراده می کرد بدون پرداخت مهریه با آنها ازدواج کند.
بدیهی است که این امتیاز بویژه مخصوص محمد بود و سایر مسلمانان حق استفاده از چنین مزیتی را نداشتند.علامه ملا محمد باقر مجلسی حیات القلوب با زندگی حضرت محمد جلد دوم تهران کتابفروشی اسلامیه 1374 هجری صفحه 600
قبل از اینکه فهرست زنان
حرمسرای محمد را توضیح دهیم باید به این نکته توجه داشته باشیم که آیه 50 سوره
احزاب زیر شش نوع همسر از طبقات مختلف برای محمد تجویز کرده است.
يَا
أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ
أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّـهُ عَلَيْكَ
وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ
اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا
لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن
دُونِ الْمُؤْمِنِينَ ۗ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي
أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ ۗ وَكَانَ اللَّـهُ غَفُورًا رَّحِيمًا
ای پیامبر
ما زنانی را که مهرشان ادا کردی بر تو حلال کردیم و کنیزانی را که الله به غنیمت
نصیب تو کرد و ملک تو شد و نیز دختران عمو و دختران عمه و دختران دایی و دختران
خاله آنها که با تو از وطن خود هجرت کردند و نیز زن مومنه ای که خود را بدون شرط و
مهر به تو ببخشد و رسول هم به نکاحش مایل باشد که این حکم مخصوص توست نه مومنانی
که ما می دانیم درباره زنان و کنیزان ملکی آنها چه مقرر کرده ایم.این زنان که همه
را بر تو حلال کردیم بدین سبب بود که بر وجود تو در امر نکاح هیچ حرج و زحمتی
نباشد و الله را بر بندگان رحمت بسیار است.
گروههای ششگانه
طبقاتی که بر طبق آیه مذکور محمد خود را مجاز با ازدواج با آنها دانسته است به این
شرح است:
1-زنان عقدی
رسمی که بر طبق مقررات شرعی محمد باید برایشان مهر قائل شود.
2-برده هایی که در جنگ ها اسیر و بعنوان غنیمت جنگی
سهم محمد می شوند.بر طبق این قسمت از آیه 50 سوره احزاب محمد برده های مذکور را
صیغه می کرد و آنها را در اختیار خود نگه می داشت،مانند جویریه.بعضی از تاریخ
نویسان اسلامی ریحانه را نیز جزء این گروه از زنان محمد به شمار آورده اند.
3-دختران عمو،دختران عمه، دختران دایی، و دختران
خاله.
4-زنان این طبقه بر طبق مدلول آیه 50 سوره احزاب
عبارتند از : <<آنهایی که با محمد از وطن خود مهاجرت کرده اند.>>اما
مفهوم این قسمت از آیه زیاد روشن نیست و معلوم نمی کند که آیا هدف از
<<زنهایی که با محمد از وطن خود مهاجرت کرده اند.>>محدودیتی بر زنان
طبقه سوم بشمار می رود و یا دلالت بر طبقه جداگانه ای از زنان دارد.بعبارت دیگر
معلوم نیست که آیا هدف این قسمت از آیه 50 سوره احزاب <<تنها دختران عمو
،دختران عمه ،دختران دایی،و دختران خاله ای است که محمد با آنها از مکه به مدینه
مهاجرت کرده >> و یا اینکه این قسمت از آیه حاکی از طبقه بندی جداگانه از
زنان بوده و به طور کلی تمام زنانی را که محمد با آنها از وطن مهاجرت کرده است در
بر می گیرد .عبدالله بن مسعود معقتد است که این زنان طبقه خاصی از همسران محمد را
تشکیل می دهند و ارتباطی با زنان طبقه سوم ندارند.زینب دختر خزیمه را باید جزء این
طبقه از زنان محمد به شمار آورد.بدیهی است که چا زنان طبقات سوم و چهارم را جزء یک
گروه بدانیم و یا هر یک از آنها را طبقه بندی جداگانه ای بشمار آوریم آنچه مسلم
است،محمد خود را از پرداخت مهریه به آنها معاف کرده است.باید دانست که در اسلام
ازدواج با دختر عمو مجاز است و به همین سبب محمد مدت کوتاهی قبل از مرگ درصصد
ازدواج با <<قوتلیه بنت قیس>>بود که مرگ این فرصت را به او نداد.
5-زنان مومنه ای که خود را بدون شرط و مهر به محمد
ببخشند و او نیز به نکاح آنها مایل باشد <<میمونه>>جزء این طبقه از
زنان محمد بوده است.
ابن سعد در جلد هشتم کتاب خود فهرست زنان دیگری را
ذکر می کند که در هیچیک از طبقات پنجگانه بالا قرار نمی گیرند.این زنان بر طبق
نوشته سعد به شرح زیر هستند:
1-زنانی که محمد آنها را به عقد ازدواج خود در آورده
،ولی با آنها وارد مرحله زفاف و همخوابگی نشده است.
2-همسرانی را که محمد طلاق داده است.
3-زنانی که محمد به آنها پیشنهاد ازدواج داده ولی
موفق به ازدواج با آنها نشده است.
اشتراک در:
پستها (Atom)