پس طبعا پیغمبر میل داشت متعینین و محترمین را گرد خود جمع
کند.روزی که با یکی از افراد این طبقه آنچه خدا به تو آموخته است چیزی به ما یاد
بده.پیغمبر به حرف او اعتنایی نکرد و به خانه رفت.آن وقت این سوره شریفه عبس نازل
شد که لهجه عتاب از آن هویداست .
سوره ی 80 عبس –روی ترش کردن آیات 2 تا 12
اخم کرد و روی گرداند هنگامی که نابینا به او رسید،تو چه می
دانی شاید تزکیه می شد و سخنان تو به وی آرامش می داد ،امام تو به متشخص روی آوردی
،از او چه زبانی می رسد که ایمان نیاوردی.اما آنکه به سوی تو شتافت ،به خدا گرویده
و تو بدو التفاتی نداشتی،نه نباید انیجور باشد و این را به عنوان یادآوردی گفتیم.
سپس پیغمبر هر وقت عبدالله بن ام مکتوم را می دید می فرمود
خوش آمد کسی که خداوند برای خاطر او مرا عتاب فرمود.
نامه ی پس از 23 سال علی دشتی