میان زایش
نوزادی)محمد تازی( در مکه و خاموش شدن آتشکده ای در ایران هیچگونه پیوندی ندارد.
اگر کاخ
کسرا شکاف برداشت است باید بن و بر آسیب دیدن دیوار را پیدا کرد.ولی مسلمانان فرجود
تراش -معجزه تراش آن را یک گونه هشداری از سوی الله می دانند.به
چم الله می خواهد به مردم تیسفون و به ویژه به پادشاه ایران بگوید امر پر ارزشی
در حال آشکار شدن است یا به موبدان و نگهبانان آتشکده پارس بفهماند که مردی امروز
پا به زندگانی گذاشته است که راه و رسم آتش پرستی را برخواهد انداخت.
ولی
پادشاه ایران یا پیشوایان آیین زرتشتی چگونه ممکن است شکاف خوردن کاخ کسرا و خاموش
شدن آتش را نشانه ی زایش نوزادی بدانند که چهل سال پس از فراخوانی به اسلام بر می خیزد؟
الله توانا و دانا چرا امیدوار است که مردم ایران چهل
سال پیش از گزینش محمد از پیامبری اش آگاه شوند؟
گشت در
رویدادهای تازیستان پیش از گزینش او نشان می دهد که خود پیامبر هم از اینکه وی
برای پیامبری برگزیده شود آگاهی نداشته است.
اگر الله
توانا می خواست زایش پیامبر محمد را رویدادی بزرگ و ناگهانی نشان دهد چرا در خانه
الله-کعبه که جایگاه پیدایش اسلام است شکافی پدید نیامد و بتان بی جان از جای خود
فرو نریختند که دست کم هشیاری و بیداری برای قریش باشد و هشدار او کارآمدتر از
خاموش شدن آتشکده بشود؟
چرا همزمان
نشانه گزینش آشکار نشد که سراسر قریش را به به او ایمان آورند وسیزده سال با پیامبر دوست
داشتنی اش دشمنی نمی ورزند ؟
23 سال
علی دشتی
فرتور زیر پیوند به سیل در سال 1940 دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.