سخنان کریستوفر هینچزدر مورد اسلام

خوب تمام ادیان توحیدی در حال حاضر مثل هم نیستند،البته تمام آنها بر پایه ی یک توهم بنا شدند و از همدیگر دزدی ادبی می کنند،اما در حال حاضر یک دین بخصوص وجود دارد که نه تنها تهدیدیی جدی برای آزادی سخن وبیان ایجاد می کند،بلکه همچنین برای بسیاری از آزادی های دیگر نیز یک تهدید است.

واین دینی است که سه گانه ی وحشتناک خودبیزاری خود درست پنداری و خوددلسوزی را به نمایش می گذارد.من دارم درباره ی اسلام ستیزه جو گفتار می کنم.

اسلام به طور جهانی یک قدرت عظیم است.مقادیر زیادی از سرمایه های نفتی را در اختیار دارد،همینطور چندین کشور و دولت بزرگ ،همراه با شانس بزرگی برای گسترش دادن دین وهابی و سلفی به اطراف دنیا،مسوم کردن جوامع ،نابود کردن ذهن کودکان ،خرفت و احمق کردن جوانان،آموزش خشونت به مردم ،ایجاد فرهنگ مرگ ،خودکشی و قتل .

این کاری است که در جهان انجام می دهد،کاملا قدرتمند است.در جوامع ما قیافه ی یک اقلیت فروتن را به خود می گیرند که،ممکن است ایمانشان را برنجانیم،کسانی که شایسته ی تماممحافظت هایی که هستند که یک گروه کوچک و آسیب پذیر ممکن است نیاز داشته باشد.

حالا،این برای خودش ادعای خیلی بزرگیاست ،مگرنه؟می گوید این آخرین وحی است.می گوید خدا با یک تاجبر بی سواد در شبه جزیره ی عربستان گفتار کرده ،سه بار از طریق یک فرشته ی مقرب،و نتیجه ی آن،همانطور که می توانید ببینید و بخوانید،چیزی است که به طور کامل از متون عهد قدیم و عهد جدید سرقت شده،تقریبا بیشتر از عهد قدیم گرفته شده تا عهد جدید.

این به عنوان وحی آسمانی پذیرفته شده،و به عنوان وحی نهایی و تغییر ناپذیر و کسانی که این وحی را نمی پذیرند لایق این هستند که با آنها مانند گاو و گوسفند ،کافر به طور بالقوه احشام ،برده و قربانی رفتار شود.

خب من به شما می گویم که چه هست ،من فکر نمی کنم محمد هیچ وقت آن صداها را شنیده باشد،من باور نمی کنم.و احتمال اینکه من درست بگویم ،در مقابل احتمال اینکه یک چوپان ،یک تاجر که نمی توانست بخواند ،قطعاتی از عهد قدیم و عهد جدید را داشته باشد که توسط یک فرشته ی مقرب دوباره به او دیکته شده،فکر می کنم من بسیار نزدیک تر به موقعیتی قرار می دهد که به طور عینی درست باشد.

اما چه کسی در معرض تهدید است؟

کسی که این را ادامه می دهد و می گوید بهتر است من این را بپذیرم،چون اگر نپذیرم در خطر هستم،با من که می گویم"نه،این آنقدر احمقانه است که حتی می توانید از روی آن کارتون بسازید"؟

در بالای پلاکاردها و در نعره ها و زوزه ها و فریاد ه می گویند،سر آنها را قطع کنید،این در لندن،در تورنتو،در نیویورک ،و حتی الان در میان ماست.

کسانی که از اسلام کارتون می سازند را سر ببرید.

آیا آنها برای سخنان نفرت آمیز توقیف می شوند؟نه.

آیا ممکن است من تنها برای چیزی که درباره ی محمد گفتم به دردسر بیفتم؟بله ممکن است.

پس خانم ها و آقایان پس اولویت شما کجاست؟

شما با ارزش ترین چیز در جامعه ما را تسلیم می کنید،وشما آن را بدون مبارزه تسلیم می کنیدو حتی چاپلوسی کسانی را می کنید که حق شما برای ایستادن در مقابل آن انکار می کنند.شرم بر شما برای این کاری که می کنید.بهترین استفاده از زمان را بکنیدکه قبلا از دست دادید.

این به راستی جدی است.

حالا،اگر به هر جایی که می خواهید نگاه کنید،چون ما مفاهیم مزخرف و بیمار گونه ای درباره ی همدلی را امشب مطرح می کنیم.

درباره خدمتکاران فقیر چطور،یهودیان زنان رنج کشیده ای که توهین و همت را نمی پذیرند و بردگان و فرزندان آنها و قبایلی که آن را بر نمی تابند و سرزمین تمام آنها که به هدر رفته.

هر جایی را که می خواهید در این جهان برای بردگی نگاه کنید،برای بردگی زنان به عنوان کالا،برای سوزندان و شلاق زدن همجنس گرایان ،برای پاک سازی نژادی ،برای جنبش های ضد سامی گرایی،برای همه اینها ،دنبال چیزی بیشتر از یک نسک مشهور نگردید که در بالای هر منبری در این شهر،و در هر کنیسه و هر مسجدی یافت می شود وسپس ببینید آیا می توانید خود را با این حقیقت وفق دهید یا نه که این نیرو ،منبع اصلی نفرت ،و همچنین عامل اصلی سانسور عقاید است.