الف، لام، میم البقره یا ماده گاو آغاز
میشود با الف، لام، میم. ببینید بعضی از مذاهب و اهل باورهای دیگر میآیند و
هرچیزی که معنایی ندارد برایش مینشینند و حساب و کتاب درست میکنند به حساب
خودشان، و می خواهند که در راه اندیشه خودشان بهش معنی بدهند. الف، لام، میم که در
آغاز این بخشنامه سیاسی می آید هیچ معنی ندارد. اگر بخواهید شما دنبال این معانی
بگردید از این قبیل حقه بازیها در تازینامه خیلی زیاد است. در الاعراف که حالا بعد
از الانعام بهش میرسیم. شروع میشود با اف، میم، صاد. خوب معنی آنها را هم شما حتما
میخواهید به یک جایی بچسبانید!؟ این مال موقعی است که خود این کتاب معنایی داشت.
وقتی که میگه «من که خودم پشت درم، تورو دیگه کجا ببرم؟». شما اول ثابت کنید که
این کتاب با همه خشونت ها و جنایاتش کتابیست که از طرف الله آمده بعد بیایید
بگویید که مثلا این منظورش این بوده یا آن بوده. و عیبه که ما در این عصر تازه
برویم دنبال خرافات و خودمون رو بچسبونیم به چیزی که اصلا دیناری و پشیزی بها
ندارد. خود این کتاب بهایی ندارد که بخواهد صاحب اندیشه های دیگر بیایند بگویند که
مثلا منظورش از این حروف ما بودیم یا من بودم. یا مثلا در شعراء طین، سین، میم … این همه حرف. یک آدم حقه بازی بوده برای اینکه
شما را به فکر وادار بکند می آید و میگوید. در النمل، طین، سین. خوب، یعنی چی؟ همینجوری
شروع کرده و اینها رو گذاشته. یا مثلا در عنکبوت، الف، لام، میم. همینجوری که شما جلو
برید میبینید که این حقه بازی رو به کار برده و هیچ معنایی رو هم نداره. این تک
حرفی های آغاز بخشنامه های سیاسی تازی نامه به راستی و خارج از غرض هیچ معنایی
ندارند. یا مثلا یا، سین. هیچ معنایی ندارد. مگر اینکه چون ی دارد و سین، بخواهد
یک معنایی برایش بگذارد. یا مثلا همینجوری که میآییم جلو صاد. بیاییم بگوییم که
مثلا صاد معنایش این بوده. در تمام بخش نامه های سیاسی تازی نامه، شما آغاز این
بخش نامه ها را با حروف منفرد بدون معنایی میبینید، مثل المومن که ح، میم است و
هیچ معنایی ندارد. و بسه دیگه ملت ایران برای معنا تراشی های بیهوده و این گونه
چیزها. پس الف، لام، میم هیچ معنایی ندارد. یک حقه باز شارلاتانی که ما میبینیم در
چند بند بعدش چقدر یاوه میگوید، چقدر چرند می گوید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.