گفتاردر مورد واقعیت اسلام و ایران هدف این وب لاگ روشن سازی و گفتن حقیقت در مورد اسلام ،دین اهریمنی که توسط سلمان تازی تهیه گردیدو سپس توانست محمد ابن عبدالله را به عنوان پیامبر به مردم معرفی کرد.در این وب لاگ نقد اسلام به جدیت دنبال می شود و هیچ گونه احترامی برای دین تازیان قائل نیست.تنها نجات ایران نابودی جمهوری اسلامی می باشد. و تا این اسلام کفن نشود این وطن وطن نشود.
۰۵ شهریور ۱۳۹۲
۲۷ مرداد ۱۳۹۲
آیا برای
ازدواج چندگانه، توجیهی جز استفادهی جنسی از زن وجود دارد؟
زن ابزاری است جنسی در دست مرد و طبق نظر اسلام به هر صورتیکه مایل است میتواند با او رفتار (جنسی) نماید:
نِسَآؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُواْ حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُواْ لأَنفُسِكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّكُم مُّلاَقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ (بقره/223) زنان شما، محل بذرافشاني شما هستند، پس هر گونه كه بخواهيد با محل کشتزارتان رفتار(جنسی) نمائید و اثر نيكي براي خود، از پيش بفرستيد (فرزندان)! و از الله بپرهيزيد و بدانيد او را ملاقات خواهيد كرد و به مومنان، بشارت ده .
زن ابزاری است جنسی در دست مرد و طبق نظر اسلام به هر صورتیکه مایل است میتواند با او رفتار (جنسی) نماید:
نِسَآؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُواْ حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُواْ لأَنفُسِكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّكُم مُّلاَقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ (بقره/223) زنان شما، محل بذرافشاني شما هستند، پس هر گونه كه بخواهيد با محل کشتزارتان رفتار(جنسی) نمائید و اثر نيكي براي خود، از پيش بفرستيد (فرزندان)! و از الله بپرهيزيد و بدانيد او را ملاقات خواهيد كرد و به مومنان، بشارت ده .
۲۵ مرداد ۱۳۹۲
شاش ائمه
و نجاسات او باعث دخول به بهشت میشود در شاش و نجاسات ائمه پلیدی ، بوی بد و
الودگی نیست بلکه مانند مشک بسیارخوشبو است و هر کس شاش و نجاسات آنها را بخورد
خداوند اتش را بر او حرام میکند و موجب داخل شدن به بهشت میشود.(أنوار الولاية آیت الله زین العابدین
گلپایگانی ص440) خوردن پنیر در
اول هر ماه باعث براورده شدن حاجات می شود .مفاتیح
الجنان صفحه 366
گوزیدن ائمه مانند بوی خوش مشک است! ابو جعفر گفت: برای امام 10 علامت وجود دارد
متولد شدن در حالیکه پاک و ختنه شده است راحت بدنیا میاید، با
شهادتین شروع به حرف زدن میکند،دچار جنابت نمیشود، چشمهایش
میخوابد اما قلبش نمیخوابد ،خمیازه
نمیکشد ،همانگونه که
چشمهایش از جلومیبیند از پشت هم میبیند، و
گوزونجاسات اومانند بوی خوش مشک است. کافی
جلد1 صفحه 319 کتاب الحجه باب موالید الائمه
۲۳ مرداد ۱۳۹۲
آیا می دانید که رسول الله تمام پسران نوجوان بنی قریظه را به چه جرمی می کشت؟
آیا می دانید که رسول
الله تمام پسران نوجوان بنی قریظه را به چه جرمی می کشت؟
او به یاران
جنایتکارش دستور داد تا شلوار پسرانی که در بلوغ آنان شک داشتند را پائین کشیده و پشت
آلت تناسلیشان نگاه کنند، اگر اندک موئی روئیده بود آنان را بالغ تلقی کرده و از
دم تیغ گذرانیدند تا الله از آنان خشنود گردد. (کارتون زیر بر مبنای حقیقت تاریخی
کشیده شده است)
داستان ازدواج محمد ابن عبدالله با زینب همسر پسر خوانده اش به روایت تصویر
داستان ازدواج محمد با عروسش به روایت تصویر
تمام مفسرین شیعه و سنی اتفاق نظر دارند که این آیه در رابطه با خانواده زید است
که ابتدا درخواست محمد را رد کردند و پس از بیان این سخن از جانب الله زینب گفت که
من روی سخن تو سخنی نخواهم گفت (تفسیر قمی جلد 2 صفحه 194)، این بود که این
وصلت صورت گرفت؛ زید و زینب به خانهی بخت رفتند.
تا اینکه روزی که زید در خانه نبود محمد به خانهی
آنان رفت.
زینب با
حالتی نیمه برهنه و تنها در وسط اتاقش مشغول خودآرائی بود، محمد بر او وارد گردید
و پس از مشاهدهی شدت زیبائی او انگشت به دهان گردید و گفت: پاک و منزه است الله
که خالق زیبائیهاست و در برخی دیگر از روایات خالق نور است همچین پاک و منزه است
الله که بهترین خالق است نیز بیان شده؛ او مدتی محو مشغول تماشای زینب گردید، سپس
به خانه برگشت در حالی که عشق به زینب به صورت عجیبی در دلش افتاده بود ... فنظر إليها و كانت جميله حسنه
فقال: سبحان الله خالق النور و تبارك الله
أحسن الخالقين؛ ثم رجع رسول الله (ص) إلى
منزله و وقعت زينب فی قلبه موقعا عجيبا ... (تفسیر
قمی جلد 2 صفحه 172 و 173 و تفسیر الصافی جلد 4 صفحه 163 و سایر منابع)
زینب که در ابتدا هم علاقهای به زید به دلیل سابقهی برده بودنش
نداشت، فرصت را مناسب دید و ماجرا و جملهای که محمد به او گفته بود را با زید در
میان گذاشت، زید گفت، آیا میخواهی که تو را طلاق دهم تا رسول الله با تو ازدواج
کند؟ زیرا تو در قلبش قرار گرفتی؛ زینب گفت "نمیدانم"، میترسم اگر من
را طلاق دهی رسول الله با من ازدواج نکند ... و جاء
زيد إلى منزله فأخبرته زينب بما قال رسول الله (ص) فقال لها
زيد: هل لك ان أطلقک حتى يتزوجک رسول الله (ص)، فلعلک قد
وقعت في قلبه؟ فقالت: أخشى أن
تطلقنی ولا يتزوجنی رسول الله (تفسیر قمی جلد 2
صفحه 173)
فجاء زيد إلى رسول الله (ص) فقال: بأبی أنت وأمی يا رسول الله، أخبرتنی زينب بكذا و كذا فهل لک ان أطلقها
حتى تتزوجها؟ فقال رسول الله:
لا، اذهب فاتق الله و امسك عليك زوجک...(تفسیر
قمی جلد 2 صفحه 173)
اما محمد
که عشق زینب در دل داشت باز آیه تألیف نمود و گفت که هرگز محمد پدر هیچ یک از
مردان شما نیست و بدین ترتیب رسم فرزند خواندگی را ملغی رو زید را بیگانه توصیف
کرد:
مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا (احزاب/30) محمد پدر هيچ يك از مردان شما نيست ولى فرستاده الله و خاتم پيامبران است و الله همواره بر هر چيزى داناست.
مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا (احزاب/30) محمد پدر هيچ يك از مردان شما نيست ولى فرستاده الله و خاتم پيامبران است و الله همواره بر هر چيزى داناست.
و سپس
اعلام نمود خطبه عقد من و زینب در عرش الله و توسط خود او خوانده شده، فزوجه الله من فوق عرشه (تفسیر
قمی جلد 2 صفحه 173) :
.... زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْ لَا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا(احزاب/37) ... وى را به نكاح تو درآورديم تا در مورد ازدواج مؤمنان با زنان پسرخواندگانشان هنگامیکه آنان را طلاق گفتند گناهى نباشد و فرمان الله صورت اجرا پذيرد.:
.... زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْ لَا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا(احزاب/37) ... وى را به نكاح تو درآورديم تا در مورد ازدواج مؤمنان با زنان پسرخواندگانشان هنگامیکه آنان را طلاق گفتند گناهى نباشد و فرمان الله صورت اجرا پذيرد.:
محمد با خوشحالی پس از رسیدن این آیه به
ذهنش به سرعت خانه را ترک و نزد زینب میرود تا پیام الله را به او برساند.
عایشه در این زمینه جملهای معروف دارد که میگوید چگونه است که الله همیشه مطابق با میل تو آیه نازل میکند قلت يا رسول الله، ما ارى ربک الا يسارع فی هواک. (صحیح بخاری/ کتاب النکاح/ باب هل للمراه ان تهب نفسها لاحد/ حدیث شماره 4823)
عایشه در این زمینه جملهای معروف دارد که میگوید چگونه است که الله همیشه مطابق با میل تو آیه نازل میکند قلت يا رسول الله، ما ارى ربک الا يسارع فی هواک. (صحیح بخاری/ کتاب النکاح/ باب هل للمراه ان تهب نفسها لاحد/ حدیث شماره 4823)
و محمد این خبر را به زینب میرساند و
بدون رسم معمول خواستگاری او را به اتاق خویش برده و در رختخواب خویش میخوابانید:
این
ماجرا بسیار معروف و تقریبا تمام مفسرین معتبر اسلام ان را به همین صورتی که بیان
کردم نوشتهاند.
۲۲ مرداد ۱۳۹۲
ختنه برای زنان در اسلام
رسول الله فرمود
ختنه برای مردان سنت است و برای زنان کرامت.
)مکارم الاخلاق 229، و الدعوات 283، و المستدرک 149/15، و تهذیب
الاحکام 445/7(
سنن النبی صفحه 151
روایتی از ام آتیه
الانصاری
:
وقتی که یک زن در
مدینه خواست ختنه شود.
پیامبر الله
به او گفت :
چون ختنه كنى زنان را بسيار به ته مَبُر واندكى بگير كه رو را نورانى تر ورنگ را صاف تر ميگرداند و نزد
شوهر عزيزتر ميدارد
.
وقتی مردی که با زن ختنه شده آمیزش کند و
قسمت ختنه شده یکدیگر
را لمس کنند غسل واجب می
شود.صحیح بخاری نسخ 3 روینه 684
سخن زیبای فریدون فرخ زاد در مورد اسلام
فریدون فرخزاد
آب کُر آبی است سه وجب در سه وجب در سه وجب.
بر مسلمان واجب است يک مشت از آن آب ببويد اگر بوی ادرار نداد يک قولوپ از آن آب ميل بفرمايد.
حالا مثل اينکه ما يک عمر شاش خورديم مثلن می دونيم مزه ادرار چيه ! اگر مزه ادرار نداد ؟ من چه می دونم مزه ادرار چه جوری ،می خوام بگم شما که امام هستيد بخوريد به ما بگيد مزه ادرار ميده! نه؟
چرا من بايد شاش بخورم که مسلمان باشم چرا؟
اگر مزه ادرار نداد بعد اون آب، آب کُرِ من می تونم برم باهاش نماز بخونم.
من بو کردم مثلن بوی عطرکريستن ديور داد، خوردم مزه شاش داد، خوب چکاربکنم شاش بخورم که مسلمان باشم چرا؟
آخه اين چه دينی است که همش با پايئن تنه و معده کار داره؟
همش شاش؟
نمی دونم سوراخ فلان و سوراخ فلان؟
يک کلمه از مغز توش نيست!
زنده یاد فریدون فرخزاد
همجنسگرائی در بهشت اسلامی، جائی که الله غلمان را برای سکس همجنسگرایان در نظر گرفته است
قرآن از پسرانی نوجوانان برای بهشتیان یاد مینماید که الله
آنها را مخصوص ایشان قرار داده است؛ اینها نوجوانانی هستند که از زیبائی همیشگی برخوردارند
(همیشه نوجوانان میمانند) و در حالی که مؤمنان دنیا(بهشتیان)، بر تختی به ردیف چیده
شده، نشستهاند؛ این نوجوانان برای آنها نوشیدنیهائی از جویهای بهشتی را که در
کوزه، آفتابه و جامی پر کردهاند را (در صورت تمایل) میریزند:
در اینجا
از دو صفت منفی که با آمدن نام شراب در ذهن مسلمان ایجاد میشود یاد نموده و بیان
مینماید که در آن باغ، نه بیهودهگوئی هست و نه گناهی.
پرسشی که
به ذهن میرسد این است که آیا بیهودهگوئی(با توجه به مجزا شدنشی از گناه) گناه نیست؟
در آیهی پائین نیز باز از دو صفت منفی دیگری که شراب در دنیا داراست، یاد میشود؛ سردرد و بی عقلی (ناشی از مستی) :
لَا يُصَدَّعُونَ عَنْهَا وَلَا يُنزِفُونَ ( واقعه/19 ) نه از آن دردسر میگيرند و نه بىعقل (ناشی از مستی) می گردند.
آیا وظیفهی این نوجوانان، تنها ریختن شراب برای مقربان الله میباشد، یا کاری دیگر نیز دارند؟
قرآن در بیان صفاتی که مستقیما به تحریک جنسی مربوط میگردد از حوریانی یاد مینماید که مانند مرواریدی هستند که در صدف پنهان باشند و هنور کسی به آنها دست نزده و آنها را ندیده است.این کتاب، دقیقا همین صفت را به این پسران نوجوان میدهد.
صاحبان این نوجوانان اولین کسانی هستند که آنها را میبینند که دست نخورده (مکنون)هستند؛ این مشخصه، از بهترین صفات یک همبستر خوب از دید اعراب است (در حال حاضر از مشخصه های خوب بهترین همبستر از دید تمام مسلمانان و شاید هم در بسیاری از فرهنگهای دیگر باشد).
مکنون(دست نخوردگی) صفتی است که برای تاکید بر عدم دسترسی نامحرم به آنها، بکار برده میشد؛ کتاب مقدس مسلمانان نیز همین صفت را به این پسران نوجوان میدهد:
وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمَانٌ لَّهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَّكْنُونٌ (طور/24) و بر گرد آنها غلمانشان میگردند که مانند مرواريد در صدف پنهان(دست نخورده) هستند.
وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ إِذَا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَّنثُورًا (انسان/19) و بر گرد آنان پسرانى جاودانى مىگردند هنگامیکه آنها را ببينى گمان کنی كه مرواريدهايى پراكندهاند.
برخی از مسلمین ادعا دارند که این پسران نوجوان بینهایت زیبا برای زنان است، در پاسخ باید گفت که در زبان عربی ضمیر هم مذکر و مؤنث دار، در اینجا از لهم (برای آنان) استفاده شده که ضمیر مذکر است و منظور برای مردان بهشتی است.
صفت پسران نوجوان(غلمان).
در آیهی پائین نیز باز از دو صفت منفی دیگری که شراب در دنیا داراست، یاد میشود؛ سردرد و بی عقلی (ناشی از مستی) :
لَا يُصَدَّعُونَ عَنْهَا وَلَا يُنزِفُونَ ( واقعه/19 ) نه از آن دردسر میگيرند و نه بىعقل (ناشی از مستی) می گردند.
آیا وظیفهی این نوجوانان، تنها ریختن شراب برای مقربان الله میباشد، یا کاری دیگر نیز دارند؟
قرآن در بیان صفاتی که مستقیما به تحریک جنسی مربوط میگردد از حوریانی یاد مینماید که مانند مرواریدی هستند که در صدف پنهان باشند و هنور کسی به آنها دست نزده و آنها را ندیده است.این کتاب، دقیقا همین صفت را به این پسران نوجوان میدهد.
صاحبان این نوجوانان اولین کسانی هستند که آنها را میبینند که دست نخورده (مکنون)هستند؛ این مشخصه، از بهترین صفات یک همبستر خوب از دید اعراب است (در حال حاضر از مشخصه های خوب بهترین همبستر از دید تمام مسلمانان و شاید هم در بسیاری از فرهنگهای دیگر باشد).
مکنون(دست نخوردگی) صفتی است که برای تاکید بر عدم دسترسی نامحرم به آنها، بکار برده میشد؛ کتاب مقدس مسلمانان نیز همین صفت را به این پسران نوجوان میدهد:
وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمَانٌ لَّهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَّكْنُونٌ (طور/24) و بر گرد آنها غلمانشان میگردند که مانند مرواريد در صدف پنهان(دست نخورده) هستند.
وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ إِذَا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَّنثُورًا (انسان/19) و بر گرد آنان پسرانى جاودانى مىگردند هنگامیکه آنها را ببينى گمان کنی كه مرواريدهايى پراكندهاند.
برخی از مسلمین ادعا دارند که این پسران نوجوان بینهایت زیبا برای زنان است، در پاسخ باید گفت که در زبان عربی ضمیر هم مذکر و مؤنث دار، در اینجا از لهم (برای آنان) استفاده شده که ضمیر مذکر است و منظور برای مردان بهشتی است.
صفت پسران نوجوان(غلمان).
از طرفی همین
صفت برای حوریان بهشتی هم بکار رفته است:
كَأَمْثَالِ
اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ (واقعه/23) (حوریان)همچون
مرواريد در صدف پنهان (دست نخورده) هستند.(صفت حوریان) .
پس یکی از کارهای آنها، میتواند همبستر شدن با مردانی از اهل همان باغ(بهشت) باشد که تمایل به همبستر شدن با آنها را دارند!
اما تخت آنها از چه جنسی است؟
قرآن برای بیان جنس این تختها، از آنها به عنوان تختهائی که از استبرق درست شده اند، یاد مینماید:
مُتَّكِئِينَ عَلَى فُرُشٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَجَنَى الْجَنَّتَيْنِ دَانٍ (رحمن/54 ) آنها بر فرشهائي(بالشهائی) تكيه كردهاند كه درونشان استبرق (ابریشم و یا چیزی مانند این) و ميوههاي رسيده (از) دو باغ بهشتي در دسترس است.
منظور از استبرق همان درختی است که هنگام شکوفه دادن، پرهائی بسیار نرم از آن پخش میگردد که سفید درخشنده است و در جنوب ایران از آن بعنوان خرگ نام می برند.
أُوْلَئِكَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَيَلْبَسُونَ ثِيَابًا خُضْرًا مِّن سُندُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُّتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الْأَرَائِكِ نِعْمَ الثَّوَابُ وَحَسُنَتْ مُرْتَفَقًا (کهف/31)(اینان) کسانی هستند که در باغ عدنی که در زیر آنها جویهائی جاری است و لباسی سبز از سندس (ابریشم نازک) می پوشند و بر (بالشهائی) تکیه میزنند که در آنها ( پر شده از) استبرق، هم پاداشى نيكو است و هم مجلسى نيكو.
يَلْبَسُونَ مِن سُندُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُّتَقَابِلِينَ (دخان/53 ) و (لباسهائی) می پوشند از سندس و استبرق درحالیکه روبروی همند.
همچنین علاوه بر لباسها و بالشتهای بسیار زیبا و در نهایت نرمی، طلا و نقره نیزبرای آنان حلال است:
عَالِيَهُمْ ثِيَابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا (انسان/21 ) بر اندام آنها لباسهائي است از سندس(حرير نازك) سبز رنگ، و از استبرق و با دستبندهائي از نقره تزيين شدهاند، و پروردگارشان نوشیدنی پاک به آنها مينوشاند!
تناقضی دیگر در قرآن
بر طبق نوشتههای قرآن، باغی (بهشت) که به هر مومن وعده داده شده است، ویژهی اوست و کسی در این باغ با او شریک نیست.
لذا هر نعمتی که در این باغ است، مخصوص همان مؤمن میباشد؛ اما قرآن میگوید که مؤمنان به ردیف بر روی تختهای چیده شده و هم ردیف، تکیه زدهاند و ما (الله) آنها را به ازدواج حور العین در میآوریم.پس در اینجا آنها در باغی عمومی منتظر حوریان هستند:
مُتَّكِئِينَ عَلَى سُرُرٍ مَّصْفُوفَةٍ وَزَوَّجْنَاهُم بِحُورٍ عِينٍ (طور/20) تختهايى رديف هم تكيه زدهاند و حوران درشتچشم را همسر آنان گرداندهايم.
عَلَى سُرُرٍ مَّوْضُونَةٍ (واقعه/15) بر تختهای به ردیف چیده شده زرنشان.
مُتَّكِئِينَ عَلَيْهَا مُتَقَابِلِين (واقعه/16 ) روبروی هم بر آنها تکیه زده اند.
اگر در نعمتهای باغ(بهشت) وعده داده شده برای مسلمانان نگاه نمائیم، اثری از پاداش برای زنان
ضمنا از نظر قرآن همجنسگرائی کار بسیار زشتی است.
پس یکی از کارهای آنها، میتواند همبستر شدن با مردانی از اهل همان باغ(بهشت) باشد که تمایل به همبستر شدن با آنها را دارند!
اما تخت آنها از چه جنسی است؟
قرآن برای بیان جنس این تختها، از آنها به عنوان تختهائی که از استبرق درست شده اند، یاد مینماید:
مُتَّكِئِينَ عَلَى فُرُشٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَجَنَى الْجَنَّتَيْنِ دَانٍ (رحمن/54 ) آنها بر فرشهائي(بالشهائی) تكيه كردهاند كه درونشان استبرق (ابریشم و یا چیزی مانند این) و ميوههاي رسيده (از) دو باغ بهشتي در دسترس است.
منظور از استبرق همان درختی است که هنگام شکوفه دادن، پرهائی بسیار نرم از آن پخش میگردد که سفید درخشنده است و در جنوب ایران از آن بعنوان خرگ نام می برند.
أُوْلَئِكَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَيَلْبَسُونَ ثِيَابًا خُضْرًا مِّن سُندُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُّتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الْأَرَائِكِ نِعْمَ الثَّوَابُ وَحَسُنَتْ مُرْتَفَقًا (کهف/31)(اینان) کسانی هستند که در باغ عدنی که در زیر آنها جویهائی جاری است و لباسی سبز از سندس (ابریشم نازک) می پوشند و بر (بالشهائی) تکیه میزنند که در آنها ( پر شده از) استبرق، هم پاداشى نيكو است و هم مجلسى نيكو.
يَلْبَسُونَ مِن سُندُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُّتَقَابِلِينَ (دخان/53 ) و (لباسهائی) می پوشند از سندس و استبرق درحالیکه روبروی همند.
همچنین علاوه بر لباسها و بالشتهای بسیار زیبا و در نهایت نرمی، طلا و نقره نیزبرای آنان حلال است:
عَالِيَهُمْ ثِيَابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا (انسان/21 ) بر اندام آنها لباسهائي است از سندس(حرير نازك) سبز رنگ، و از استبرق و با دستبندهائي از نقره تزيين شدهاند، و پروردگارشان نوشیدنی پاک به آنها مينوشاند!
تناقضی دیگر در قرآن
بر طبق نوشتههای قرآن، باغی (بهشت) که به هر مومن وعده داده شده است، ویژهی اوست و کسی در این باغ با او شریک نیست.
لذا هر نعمتی که در این باغ است، مخصوص همان مؤمن میباشد؛ اما قرآن میگوید که مؤمنان به ردیف بر روی تختهای چیده شده و هم ردیف، تکیه زدهاند و ما (الله) آنها را به ازدواج حور العین در میآوریم.پس در اینجا آنها در باغی عمومی منتظر حوریان هستند:
مُتَّكِئِينَ عَلَى سُرُرٍ مَّصْفُوفَةٍ وَزَوَّجْنَاهُم بِحُورٍ عِينٍ (طور/20) تختهايى رديف هم تكيه زدهاند و حوران درشتچشم را همسر آنان گرداندهايم.
عَلَى سُرُرٍ مَّوْضُونَةٍ (واقعه/15) بر تختهای به ردیف چیده شده زرنشان.
مُتَّكِئِينَ عَلَيْهَا مُتَقَابِلِين (واقعه/16 ) روبروی هم بر آنها تکیه زده اند.
اگر در نعمتهای باغ(بهشت) وعده داده شده برای مسلمانان نگاه نمائیم، اثری از پاداش برای زنان
ضمنا از نظر قرآن همجنسگرائی کار بسیار زشتی است.
۱۴ مرداد ۱۳۹۲
۱۳ مرداد ۱۳۹۲
سخن ستار سلیمی در مورد آخوند شیعه کتاب علی نماد شیعه گری
سخن ستار سلیمی در مورد
آخوند شیعه کتاب علی نماد شیعه گری
آخوند با همه زشت کاریها و کشتارهای
هراسناکی در برابر کرده های علی پسر اببطالب که انجام داده است به درستی بیگناه
راستین است زیرا می گوید می خواهم بی کم وزیاد همان اسلام راستین یا شیعه دوازده
امامی را به روش هزار چهارصد سال پیش از این که علی بکار می بست در ایران بکار
بندم.
اشتراک در:
پستها (Atom)