بر هر
ایرانی واجب است که در راه زنده نگاهداشتن فرهنگ دیر پای خویش به پای خیزد و این پوشاک
ننگ آلود دین تازیان اسلام را که با زور بر تن او پوشانیده اند بدرآورد و بدور
افکند و کهن جامه زردوز خود را به پیراید و بپوشد تا خویشتن را از آلودگی و رهایی
بخشد و برهانیدن دیگران نیز برخیزد که اگر جز این باشد تا زمانیکه این پوشاک ننگین
و چرکین اسلام بر تن ما است هرگز باورمان
نخواهد شد که روزگاری شیری نیرومند بوده ایم که در خواب ساده انگاری شغالان بر دست
و پا و زبان و اندیشته ما بند نهاده و ما را از ستیغ شکوهمندی و اوج سربلندی بزیر
کشیده و برده وخوارمان کرده اند که ناآگاهانه دشمن پرست شده ایم
باید این
باور پوچ اسلام را از سر بدور کنیم که اگر آفریننده ای هستی داشته باشد آنهم میانجی بیگانه با زبان و
روشی بیگانه تر تا بنادرست گواهی دهیم که آری بدرستی میدانیم او میانجی میان
آفریدگار وآفریدگان است و پسر امویش علی هم از سوی او سرپرست می باشد وهمچنین حسین
که به خاطر قدرت و شهوت جنگ کرد فراموش کنیم و باید کتاب قرآن را به سطل آشغال
بریزیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.