رهبر وافوری ما و دو گله آخوند دیگر فضله پراکنی
فرمودندکه تحریم بر ما اثر ندارد
سرانجام
کار با بانک مرکزی و خرید نفت از
ایران تحریم شد. مقامات بین المللی بر این باورند که با این تحریم ها، ارزش ریال
ناچیز تر می شود و ایران با نداشتن ارز خارجی، توانایی و یارای خرید نیازهای خود
را از دست داده، و با نارضایتی مردم، رژیم قداره بند ولایت وقیح کله پا خواهد شد.
در
حالی که پچ و پچ میان مردم کوچه و بازارگویای چیز دیگری است. و آن این که فشار این
گونه تحریم ها بر دوش و شانه زحمت کشان جامعه است، و مردم با داشتن چند فرزند و
تحمل خرج های گوناگون نمی توانند پاسخ گوی نیازهای خود با وجود سقوط بیشتر ریال
باشند.
این پچ پچ کردن و در گوشی شکوه نمودن،
همیشه بوده است ولی در نهایت ملت گوسفند صفت ایران عادت کرده که با هر چوپانی رام شود. حتی اگر جای چوپان با گرگ آلش
شود، باز هم در خدمت و طاعت گرگ خواهند بود. در شرایطی که چوپان های خوش خط و خالی
هستند که از هرگرگ هم درنده ترند.
یک نگاه کوتاه در این تاریخ سه دهه گذشته کشورمان
نشان می دهد که چگونه مردم ما، به گرگ صفتان در ظاهر چوپان، اعتماد کردند، به دور
آنان حلقه زدند، و حتی آنها را روی شانه گذاشته، حلوا حلوا کردند: خمینی، آخوند
پیر و فکسنی که در عراق در حال پوسیدن بود. بنی صدر ،
بچه آخوند، خودکامه و جاه طلبی که آه نداشت با ناله سودا کند.
فرتور
مصباح یزدی و حداد عادل را در حال خندیدن به ریش مردم ایران نشان می دهد، نیک می
دانیم که تحریم، قحطی، سیل، زلزله، جنگ و هرگونه بدبختی و بلای دیگری دامان آقایان
که با پول دزدیده شده از مردم ایران برای خودشان زندگی اشرافی ساخته اند، را
نخواهد گرفت.
هنگامی
که این موضوع از چند آخوند
شکم بشکه دیگر پرسیده شده که شماها با
این تحریم ها چه کار می کنید؟، آیا کمبودها امکان دارد گرسنگی و تنگدستی را
برایتان به پیش آورد؟، آنان می گویند: «خوشبختانه تا به حال ما مشکلی نداشتیم. بچه
های دور و برمون همه روزه چند گوسفند از کشتارگاه کش میرند و به ما می رسونند. در
عوض ما هم به بانک ها سفارش می کنیم به آنها وام یک طرفه و بدون بازگشت بدند».
آخراین
آخوندهای شکمباره بیچاره راست می گویند؛ تمام بچه های دور علی خامنه ای و سربازان
امام زمان، از لات ها و بزن بهادر میدان های جنوب شهرند، و یا از دهات دور افتاده
و فاقد هرگونه زندگی جمع آوری شده اند. بنابراین، کشتارگاهها و گوسفند داری ها هم
در اختیار خودشان است. در این میان، آخوندکی از میان چند آخوند که مورد پرسش قرار
گرفتند، از جیب ردای خود چند گذرنامه کشورهای اروپایی، مالزی، و عربی در
آورد و گفت: «هرآن عرصه برما تنگ شد، به یکی از این کشورها میریم، پول هم در حساب
داریم…». این هم دهن کجی دیگر به ملت گوسفند نشان ایران است.
در انتخابات 3 سال پیش با شرکت همه جانبه خود،
ولی وقیح را به رقص و جفتک انداختن در آوردند، امسال هم در صف کوپونی
ولایت می ایستند و به دوستان و مزدوران ولایت رأی خواهند داد. حال، گور پدر
فریدون، فرخ، فریبا ، فروزان ، نصرت، و نسرین، که در زندان شکنجه می بینند، و می
پوسند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.