من ایرانی نیستم چون نامم تازی است
من ایرانی نیستم چون وقتی به دنیا آمدم در گوش من اذان عربی خوانند
من ایرانی نیستم چون روزی که به مدرسه رفتم پدر ومادرم قرآن بالای سر من گرفتند و در مدرسه آیین محمد را به من آموختند نه پندار نیک کردار نیک گفتار نیک
من ایرانی نیستم چون وقتی ازدواج کردم به آیین عرب ها و با زبان عربی ازدواج کردم
من ایرانی نیستم چون هزار کیلومتر راه را طی میکنم تا به پابوس امام هشتم شیعیان و نواده پیامبر اعراب بروم اما کسی آنسوتر به آرامگاه فردوسی نمی روم
من ایرانی نیستم چون اعیاد فطر وغدیر قربان و مبعث را تبریک می گویم و شاد باش می شنوم اما نمی دانم جشن سده چه روزیست
من ایرانی نیستم چون دهه محرم سیاه می پوشم و با سر روی گل آلوده عزادار خاندانی می شوم که سرزمین مرا گرفتند مردان را کشتند و زنانش را به غنیمت بردند اما روز مرگ بابک خرمدین را نمی دانم
من ایرانی نیستم چون وقتی حرف می زنم بیشتر به عربی می ماند تافارسی
من ایرانی نیستم چون عرب ها پ ندارند من می گویم فارسی نه پارسی
من ایرانی نیستم چون در کشوری به دنیا آمدم که روی پرچمش عربی نوشتند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.